بسم الله الرحمن الرحیم

و خواندن قرآن را بر تو آسان کردیم

۲۹ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

قاضی

آن شخصی که با زیر پوش رکابی در کلانتری واقع در شهرستان طرقبه مشهد بود یکی از قضات جمهوری اصلامی بود فلذا دولت رییسی که اکنون مسوول است می باید سزایش را بدهد .

دیگه می دونم با کی طرفم .

طرف حساب من هم بدونه تا نابودی کامل او دست نمی کشم و هر کس که با اوست .

دولت و ملت ایران بدان که قضاتی بی رحم و جنایت کار دارید 

 

حالا سگ یا گربه زیاد اشکال نداره نگهداری کنند 

خر بده 

مخصوصا" خر تحصیل کرده 

حوزه رفته و با سواد و معلومات دینی خیلی بده 

مخصوصا" ریاست و پست و مقام هم داشته باشه 

به ویژه اینکه مردم انتخابش کرده باشند ...

 

 

من با قرآن و خدا و پیغمبر و امامان معصوم کاری ندارم .

 

به نظر من حوزه و اجتهاد و آخوند و این جور چیز ها اختراع شده تا کلاه مردم را بردارند و غیر ازاین نمی تونه باشه آنها با ابزار هایی که دارند و قایم شدن پشت آن می گویند حرف ما حرف خداست و فتوا می دهند در حالی که نادانند و شما برو تحقیق کن بیشتر رقاصها و خواننده ها و مطربها از تیر و طایفه علمای دین بوده است .

ایحجتخدا

آیا همین راه را می رفتی ؟

آری باید صلح می کردیم . 

 

نمی شد صلح می کردی ؟

قبلا" صلح کردیم و نتیجه اش را دیدیم .

 

حالا دیگه تا قیامت کسی نمی تونه بگه مجبور بودم کاردیگری نمی شد بکنم .

این امامان حجت خدا بودند و ذخیره روزگار ما . 

 

حیف که ما را خام کردند و اگر یک شاه با چهره تعریف شده و مشخص و معلوم بر سر کار بود ما این همه راه خود را دور نمی کردیم و این قدر هزینه نمی دادیم و باز خدا را شکر که جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است .

 

چند سال پیش هخا مثل بقیه گفت :

من شنبه سوار هواپیما می شوم و ساعت دوازده در فرودگاه مهرآباد تهران به ایران می آیم و از مردم خواست که به استقبالش بیایند .

هخا پس چی شد ؟ چرا نمی آیی ؟ تو هم تو زرد از آب در اومدی ؟ آخه تو دیگه چرا ؟

 

کنار دست اوسا

احتیاط تحت تعلیم :

کفش هایت را در آور 

عصایت را بیفکن 

....

 

خوب بشر حالا دیگه یک عمره داری یاد می گیری حالا وقتشه دیگه فرمون را به دست گیری 

خوب دیگه خودتی و خودت ببینم چه میکنی ...

 

 

با اهل و ایال چپ کردی ... میون بر زدی !

غریبم من غریبم من غریبم ...

 

تا زمانی که فرمون دست اوسا باشه نمرت بیسته و تصادف نداری اما همین که خودت پشت رول نشستی غریبی و تنها ...

علما امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل .

 

ایمان

ایمان بیاورید همان گونه که مردم ایمان آوردند .

ما آنگونه که ابلهان کردند نمی کنیم .

بگو ابلهان همینانند .

 

این درباره موضوعاتی که جنبه عمومی دارد و امتحان خود را پس داده است صادق است .

مثلا" همه می دانند که نمک شور است پس اطمینان داشته باش که نمک شور است .

فلان دارو برای همه یکسان عمل می کند و همه را یکسان خوب می کند پس بخور تا تو هم خوب شوی .

ممکنه کارخونش فرق کنه . دارویت را عوض کن آنی که به تو می سازد را بخور .

 

اما در مواردی که بگیر نگیر دارد و استثنا نباید ایمان آورد .

مثال نقض است که حالت خاص دارد و قانون را خدشه دار می کند .

 

همه می دانند که آتش می سوزاند اما آیا شیطان هم که از آتش است می سوزد ؟ 

آری او هم می سوزد اما در کدام آتش ؟ در آتشی که آتش را می سوزاند . اصطلاحا" می گویند گر گرفت و شعله ور شد و برافروخت .

 

موادی هست که در سی چهل درجه سانتی گراد شعله ور می شوند و روی دست می سوزند بدون اینکه پوست را بسوزانند اما همین مواد در دمای بالاتر هم می سوزند اما این شعله کجا و آن .

درنگ

در ترجمه و تفسیر قرآن درنگ و تامل و صبر و دقت و ازخودگذشتگی لازم است نه تقدم و تاخر .

بالاخره وقتی صحبت از دو چیز می شود به ناچار یکی اول و دیگری دوم مطرح می شود .

باموالهم و انفسهم : یعنی با هر وسیله ای شده - هر چه در چنته دارند - هر جور می توانند - جانی مالی ناموسی آبرویی و ...

قرآن را مثل بقیه چیزها بفهمید بعد ترجمه و تفسیر کنید .

آدم خود خواه و سطحی نگر و به طور کلی ناپاک  نمی تواند آن را مس و درک کند .

لا یمسهوا الا المطهرون

 

این نه کتاب اعداد است نه چیز دیگر بلکه کتاب خداست که برای هدایت بشر به راه رشد و سعادت است که جز این کتاب دیگری نیست و هر کس سعادت را در کتاب های دیگری دنبال می کند (هر کتاب دیگری به طور مطلق) چون نمی تواند به آن دست یابد مانند خری است که کتاب حمل می کند . 

در زمان غیبت به روات احادیثنا مراجعه کنید :

این حدیث را نشنیدید که پیامبر اکرم حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله صل الله فرمود : من دو چیز گرانبها بین شما امانت می گذارم این دو چیز از هم جدا نشوند تا در حوض کوثر نزد من گرد هم آیند و آن دو چیز قرآن و عترتم اهل بیت منند . و حال آنکه عترت او از دسترس خارج اند اما قرآن که ثقل اکبر است موجود است و خیلی واضح و آشکار همه چیز را می گوید و فقط باید درست خوانده شود. اما امامان پیش از مرگ چگونه اطلاعات امامت را منتقل می کردند ؟ آیا آن روزگار از تکنولوژی فلش مموری استفاده می شد ؟ آیا فیزیک کوانتم درکار بود ؟ دست غیبی درگیر بود ؟ بله باید به غیب ایمان داشت اما یک راه ساده تر هم بود و آن این بود که امام پیش از مرگ به فرزند خود توصیه می کند که کتاب را با قوت بگیرد یعنی قرآن را جدی بگیر و بخوان که همان مخزن غیب است  . 

و اما هرکه جدی گرفت برد و آنکه عمل نکرد مرد .

سری

کمک کمک است چه در خلوت و چه آشکارا 

سرا" و علانیا" یعنی در هر صورتی کسی که به کمک احتیاج دارد کمک کن و معطل نشو مثلا"

کسی که داره غرق میشه زودتر کمکش کن مبادا فرصت از دست برود . 

چه بسا کمک آشکارا خیلی بهتر از کمک پنهانی باشد و باعث اشاعه فرهنگ تعاون و خیرات در جامعه می شود .

حال آنکه حاج آقا خجالتیه و می فرماید باید صبر کنیم در یک فرصت مناسب شبی نصف شبی یه قرص نانی برداریم بریم به فقیر بینوا بدیم تا یکوقت از گشنگی نمیره خدا قهرش نگیره و بهش برنخوره و از این جور چیزها و کسی نفهمه ها و خبردار نشه تا بقیه فکر کنند یارو تاجر و خر پوله و برند باهاش تجارت کنند و جامعه این جوری رشد می کنه و همه خرپول می شند اینجوری از حال و روز هم خبردار نمی شوند و سیستم بهتر جواب می ده .

در اسلام چیزی به اسم سر آنچنانی نداریم مگه کسی که حسابش غلطه و خلاف کاره و می ترسه  خلاف شرع می کنه یا جنایتکاره یا دزد یا 

فقط آن جایی که تقیه واجب است که آن وقتیه که شمشیر زیر گلو باشه که اون هم اگه ایمان واقعی داشته باشی می دونی که به اذن الله می برد . تقیه هم آن چنان جایگاهی نداره از چی می ترسید ؟ مگه نه اینکه زود تر به خدا می رسید ؟ 

حاج آقا یه سوال :

شما از چی می ترسید که نماز مسافر را کوتاه و شکسته می خوانید ؟

شمر امروزت را بشناس و امام حسین امروزت را تا به مرگ جاهلی نمی رید .

امام حسین ع ظهر آشورا در تیرباران نماز خواند و نترسید در حالی که مسافر بود .

بجز دروغ و تنبلی چه دلیلی دارید ؟

این دلیل که می خواهید صف مسافران را از دیگران تمییز دهید که دلیل آن ترس از مردم است .

کسی که  دروغ گویان را رسوا می کند مانند کسی است که در راه خدا شمشیر می زند .

کل مجاهد فی سیبیل الله

چهره

هدف از نشان دادن چهره افراد خاص در تلویزیون چیست ؟

تبادل اطلاعات و شناساندن آن .

 

چرا باید چهره جناب دکتر در برنامه ای هدفمند از شبکه هشت پخش شود ...

و بعد از آن نفتکش میعانات گازی در ساحل چین جنوبی بترکد ؟

 

وقتی چهره دو نفر اینقدر به هم شبیه باشد ...

رئیس بیمارستان امام خمینی و دکتر که البته حالا پیر تر و چاق تر شده است اما در جوانی خیلی بیشتر شبیه می بود .

 

چرا باید چهره جناب دکتر شبیه شخصیت کارتونی غول بزرگ مهربان باشد ؟

 

اینها یک باند بین الملی تروریستی بودند که داشتند تخته گاز کارشان را می کردند که ظاهرا" متلاشی شدند .

 

هوای پاک

چرا هوای تهران چهل سال آلوده بود؟

دو قرن سکوت 

 

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ
أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿١﴾ فَذَٰلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ﴿٢﴾ وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣﴾ فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ ﴿٤﴾ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾

 

اسم آنهایی که هوا خوری را از مردم دوتیم گرفتند چی می شه؟

 

پودر بدن سازی با اسامی مختلف در بازار موجود است 

این برند معروف و شناخته شده بود و به غیر از اون اگر پودر استاندارد با شیر خورده شود واکنش می دهد و سفت می شود .

هم پودرش درست بود و هم جاش درست بود هم وقت درستی خورم و برای زور بازو خوردم و رفتم زدم و برگشتم و کتک خورده ها انتقام گرفتند اما بدوند که تیرشان به سنگ خورد و عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد و از اون روز تا حالا که یه کم قندم بالا تر رفته مغزم بهتر کار می کنه .

دوستان اصلا" نگران نباشند من تا تتمه این خلاف کاران و جنایت پیشه گان را به سزای اعمال ننگینشان نرسانم رفتنی نیستم .

 

دوس صمیمی

من با کسی دشمنی نداشم

دوست صمیمی هم  ده بیستا داشتم 

که هنوز اسماشون یادمه 

از دوران ابتدایی تا دانشگاه 

خونه هم می رفتیم و مهمونی و گردش و ...

اما الان با هم کاری نداریم .

چون نقطه مشترکی نداریم .

از سوم ابتدایی تا سوم راهنمایی گروه سرود بودم اما با هیچ کدومشون دوست صمیمی نبودم .

دوست صمیمی به دوستی می گن که حول مجموعه علایق و سلایق تعلقات و تفریحات مشترک در دوره  زمانی 

بلند ......

 

هرگز با کسی انقدر صمیمی نشو چون ممکن است روزی او به بزرگ ترین دشمن تو تبدیل شود و با کسی انقدر دشمنی نکن چون به فرض مهال ممکن است آدم خوبی باشد و با هم دوست شوید .

 

دوستی واقعی معرفت می خواد .

 

اما نحوه قضاوت در قوه قضاییه به صورتی است که تمام طرف های دعوا بازنده شوند و فقط خود قوه و کارکنان و قوم ایشان برنده شوند .

یعنی در اصل به نفع خودشان رای می دهند .

می شینند قشنگ حساب می کنند دو دو تا چاهارتا می کنند تموم عقل و شعورشان را به کار می اندازند تا بقیه ببازند (شاکی و متشاکی و ...) و خودشون اعم از وکیل و قاضی و کارکنان برنده میدون بشوند . تو سایر دستگاه ها هم این اتفاق می افته و حقوق خیلی ها پایمال میشه این جور وقت ها گاهی  تکنیک تنه زدن را چاشنی کارشان می کنند و از قربانی به عنوان اهرم فشار استفاده می کنند یا به اصطلاح این به اون در می کنند .اصلا" قسطاسشون مستقیم نیست و به صورت غیر مستقیم کار می کنند و لفمه را سه دور دور دهانشان می چرخوانند مبادا لو بروند و شناسایی شوند چون کارشان از بیخ خلاف است و در این معرکه جهان تنهایند و دوستی ندارند که دستشان را بگیرد .

چون گمراهند خدایی هم ندارند که به او متوسل شوند و کارشان راه بیافتد پس باید عملیات ایزایی کنند و با زور گیری کارشان را پیش برند .

 

عمرا” اگه …
عمرا” اگه لنگ
مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
میخوام بهت خوبی کنم
آخرش اما شر میشه
دیوونه بازیهای من
واسه تو دردسر میشه
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
من به خیال سادگیم
یه کار بهتر میکنم
کارمو از اینی که هست
پیشت خرابتر میکنم
خوب میدونم که شادیم
آدمای دور و ورم
همه میدونن اون منم
که آبروتو میخرم
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
خوب میدونم که شادیم
آدمای دور و ورم
همه میدونن اون منم
که آبروتو میخرم
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی
هر جوری خواستی با دلش تا کنی
من به خیال سادگیم
یه کار بهتر میکنم
کارمو از اینی که هست
پیشت خرابتر میکنم
میخوام بهت خوبی کنم
آخرش اما شر میشه
دیوونه بازیهای من
واسه تو دردسر میشه
عمرا” اگه لنگه مو پیدا کنی

اهتراز

ما اهتراز داریم

دنب دراز داریم

 

انقدر اهتراز کن تا نا امید شی و جونت درآد .

 

جون خودت درآد 

خودت درآد 

درآد 

د

 

منو میزنی ؟

همچین میزنم تو سرت تا بمیری ...

 

بگیر ..

دیش .

 

 

 

طبق قانون ورود کن :

 

قانونش اینه که از منشی اجازه می گیری و سوالت را می پرسی ...

قرار بود پرونده مهر شده تحویل بنده بشود .

سوال این بود پرونده چی شد ؟

جواب این بود که در بیمارستان امام حسین است .

پرونده من اونجا چی کار می کنه ؟

صد در صد این دکتره در حق جنایت کرده و باید مقام قضایی پاسخ گو باشد .

ورود کاملا" قانونی و درخواست کاملا" رسمی و جدی و ادعا بی تردید است .

 

و اما بعد دست بردار نبود و این بار او پیغام داد بیا و نمایشی که قبلا" خواندید را به روی صحنه برد و

خیط شد اما تا نفس داشت کارش را کرد .