در ترجمه و تفسیر قرآن درنگ و تامل و صبر و دقت و ازخودگذشتگی لازم است نه تقدم و تاخر .

بالاخره وقتی صحبت از دو چیز می شود به ناچار یکی اول و دیگری دوم مطرح می شود .

باموالهم و انفسهم : یعنی با هر وسیله ای شده - هر چه در چنته دارند - هر جور می توانند - جانی مالی ناموسی آبرویی و ...

قرآن را مثل بقیه چیزها بفهمید بعد ترجمه و تفسیر کنید .

آدم خود خواه و سطحی نگر و به طور کلی ناپاک  نمی تواند آن را مس و درک کند .

لا یمسهوا الا المطهرون

 

این نه کتاب اعداد است نه چیز دیگر بلکه کتاب خداست که برای هدایت بشر به راه رشد و سعادت است که جز این کتاب دیگری نیست و هر کس سعادت را در کتاب های دیگری دنبال می کند (هر کتاب دیگری به طور مطلق) چون نمی تواند به آن دست یابد مانند خری است که کتاب حمل می کند . 

در زمان غیبت به روات احادیثنا مراجعه کنید :

این حدیث را نشنیدید که پیامبر اکرم حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله صل الله فرمود : من دو چیز گرانبها بین شما امانت می گذارم این دو چیز از هم جدا نشوند تا در حوض کوثر نزد من گرد هم آیند و آن دو چیز قرآن و عترتم اهل بیت منند . و حال آنکه عترت او از دسترس خارج اند اما قرآن که ثقل اکبر است موجود است و خیلی واضح و آشکار همه چیز را می گوید و فقط باید درست خوانده شود. اما امامان پیش از مرگ چگونه اطلاعات امامت را منتقل می کردند ؟ آیا آن روزگار از تکنولوژی فلش مموری استفاده می شد ؟ آیا فیزیک کوانتم درکار بود ؟ دست غیبی درگیر بود ؟ بله باید به غیب ایمان داشت اما یک راه ساده تر هم بود و آن این بود که امام پیش از مرگ به فرزند خود توصیه می کند که کتاب را با قوت بگیرد یعنی قرآن را جدی بگیر و بخوان که همان مخزن غیب است  . 

و اما هرکه جدی گرفت برد و آنکه عمل نکرد مرد .