کمک کمک است چه در خلوت و چه آشکارا 

سرا" و علانیا" یعنی در هر صورتی کسی که به کمک احتیاج دارد کمک کن و معطل نشو مثلا"

کسی که داره غرق میشه زودتر کمکش کن مبادا فرصت از دست برود . 

چه بسا کمک آشکارا خیلی بهتر از کمک پنهانی باشد و باعث اشاعه فرهنگ تعاون و خیرات در جامعه می شود .

حال آنکه حاج آقا خجالتیه و می فرماید باید صبر کنیم در یک فرصت مناسب شبی نصف شبی یه قرص نانی برداریم بریم به فقیر بینوا بدیم تا یکوقت از گشنگی نمیره خدا قهرش نگیره و بهش برنخوره و از این جور چیزها و کسی نفهمه ها و خبردار نشه تا بقیه فکر کنند یارو تاجر و خر پوله و برند باهاش تجارت کنند و جامعه این جوری رشد می کنه و همه خرپول می شند اینجوری از حال و روز هم خبردار نمی شوند و سیستم بهتر جواب می ده .

در اسلام چیزی به اسم سر آنچنانی نداریم مگه کسی که حسابش غلطه و خلاف کاره و می ترسه  خلاف شرع می کنه یا جنایتکاره یا دزد یا 

فقط آن جایی که تقیه واجب است که آن وقتیه که شمشیر زیر گلو باشه که اون هم اگه ایمان واقعی داشته باشی می دونی که به اذن الله می برد . تقیه هم آن چنان جایگاهی نداره از چی می ترسید ؟ مگه نه اینکه زود تر به خدا می رسید ؟ 

حاج آقا یه سوال :

شما از چی می ترسید که نماز مسافر را کوتاه و شکسته می خوانید ؟

شمر امروزت را بشناس و امام حسین امروزت را تا به مرگ جاهلی نمی رید .

امام حسین ع ظهر آشورا در تیرباران نماز خواند و نترسید در حالی که مسافر بود .

بجز دروغ و تنبلی چه دلیلی دارید ؟

این دلیل که می خواهید صف مسافران را از دیگران تمییز دهید که دلیل آن ترس از مردم است .

کسی که  دروغ گویان را رسوا می کند مانند کسی است که در راه خدا شمشیر می زند .

کل مجاهد فی سیبیل الله