کی گفته ما الفبای کارآفرینی را بلد نیستیم

آخرین درسی که پاس می کنیم اقتصاد در مهندسی است .

الان بهت می گم ارزش افزوده از نظر شما دلال ها یعنی چی :

یک قطعه زمین کم ارزش و ارزون می خری مثلا" اطراف همون آستان که می گی مثلا" متری یک میلیون

بعد ساخت و ساز می کنی پنج سال بعد می فروشی به دوستای خودت متری سه میلیون دوباره تورم درست می کنی دو سال بعد  اون دوست به تو یا دوست دیگه میفروشه متری شیش میلیون یک دفعه سال بعد اون جا را متری مثلا خلاصه تو و باندت پنجاه میلون می فروشید .این را می گید اقتصاد و ارزش افزوده و این اصطلاح هایی که اختراع کردید .

تمام معامله ها سوری الکی یک جور رباخواری اسلامی است که سر خودتان را شیره میمالید .هر چیزی یک ارزش ذاتی دارد و تا یک حدی ارزش دارد این جوری نیست که هرچقدر خواستی بی ارزه .اضعاف مضاعفه  نخورید . اون آت و آشغال هم که می گی خیلی کسان دیگر می تواند بسازند و آن چنان ارزشی ندارد که بی نهایت قیمتش باشه و تاثیر زیادی در زندگی مردم ندارد و می تواند بدون این چیز ها هم زندگی خوبی داشته باشند .دردسرشان هم کمتره .

 

البته هر کسی این همه پول نداره و تو چیز خوبی اگه داشته باشی همین جوری مالت را از دست هم نمی خواهی بدی اما تو بانک داری و خلق پول می کنی و با همون پول ها به خودت و دوستات وام می دی و همون چیز هایی که ساختی اگه خوب باشه برا خودت می خری اگه بد باشه رد می کنی و قالب مردم بی خبر می کنی .

 

شهر داری سند سازی همه چیز دست خودت و تیمته ..

این و میگن یه کار نون و آب دار . اگه کارخونه و خونه می سازی برا کار و تلاش و حمالی نیست که بکنی برا آهن و زیر ساخت ها است .

 

مردم یه مشت بیخبر کم سواد کم اطلاع گول ظاهر شما ها می خورند .

همون جوری که شما به زور و جنگ و انقلاب صاحب چیزی شدی اون ها هم در نهایت باخبر میشوند و چون شما با زبون خوش حاضر نیستی کلاهی که برداشتی را بدی با زور ازت پس می گیرند .