یک سوال داشتم :

آیا حضرت علی علیه السلام  نتیجه حکمیت را پذیرفت و شانه از مسوولیت خالی کرد  یعنی قبول کرد که معاویه بر او ریاست کند و رفت پی کارش ؟

 

معلومه که نه !

تعهد زورکی و با شمشیر و حقه بازی اون هم به کی تعهد بده  بعد از اون همه کشت و کشتار ؟

اگر فکر می کنی اومده بود اون مردم را به کشتن بده و خودش را ضعیف و گردن معاویه را کلفت کنه سخت در اشتباهی .

 

او به وظیفه و تکلیفش طبق کتاب خدا عمل می کرد .

اوضاع ظاهرا" این گونه که می بینید رقم خورد اما در دراز مدت عقل مردم رشد کرد و فهمیدند کسی نمی تواند به زور بر ایشان موستولی شود مگر اینکه ولایت او را بپذیرند و حادثه حکمیت صرفا" باعث توقف خون ریزی و خاتمه جنگ شد .که اگر همه آنها کشته می شدند یا هیچ کدام نمی مردند باز این حقیقت که ولن یجعل الکافرین علی المومنین سبیلا به شرط اینکه مومنان از ولایت طاغوت خارج و بنده خدا باشند تغییری نمی کرد و این کشت و کشتار صرفا" غریزه بکش بکش ایشان را ارضاء کرد و وقتی خوب از خجالت هم در آمدند به این صرافت افتادند که عجب خرهایی هستند و کم کم دیدند قضیه شوخی بردار نیست و تمامی ندارد خواستند یک جوری آبرو مندانه تمام کنند که آبرویشان در تاریخ حفظ شود که بدتر شد و یک گروه به کلاه برداری و گروه دیگر به حماقت و انتقام جویی شخصی متهم شد و اما واقعیت این بود که هر دو گروه ریاست طلب بودند و این که هر دو شکست بخورند و حق پیروز شد و هردو به سر کردگی باطل نابود شدند و نیازی به اثبات نبود  که علی علیه السلام با حق بود و نه رییس اباطیل و کلا" رییس نبود و ولی خدا بود و دست خدا بود و واسطه خیر شده بود و این دو گروه باطل را به هم پیوند داد پیوندشان مبارک باشه ان شا الله .