چی می گی اصلا" مشکل ما افسردگی نبود
نمی شد دارو را کنار گذاشت
یه روز می ذاشتی کنار می زد به سر آدم خل می شد .
افسردگی یه رور دو روز یه سال دوسال
آخه بی پدر مادر 12 سال هیچ غلطی نتونست بکنه
آخر سر خودم رفتم یکسال طول کشید تا تنوستم دارو هاش را به
روشی که خودم کشف کردم کنار بگذارم و از چنگال خبیسش
نجات یابم .واقعا" ملکت بی صاحابی داریم .
بابا از رویی که این داشت
دست ور دار نبود
دو باره که برا مراحل شکایت رفتم شروع کرد به نسخه پیچیدن
عوضی تشخیص جدید داد
من که برا معالجه پیشش نرفتم
رفتم پرونده ام را بگیرم
پرونده را لا داده بود ...
جالبه پزشک قانونی عوضی طرف اونو گرفت
علمی است
آخه کس کش این که نتونست هیچ کاری بکنه
چی چیش علمیه ؟
مردشور اون علمتون را ببره ...
عمدی است
تمام این جنایت ها عمدی است
چون عمدیه باید قصاص بشه
چون پزشک قانونی هم باهاشه
باید اون هم قصاص بشه
جالبه که دوباره اون بلا را سر ما آوردند
دوباره من خودم را معالجه کردم .
دفعه اول اول هم همون ساواکی های جمهوری اسلامی پدر نامرد همین کار را کردند .
معلومه باید دست ور دار نباشند .
هدف اون ها شستشوی مغزی بوده است .
فقط اینو بهتون بگم با این حکمی که قوه قضاییه صادر کرد کل نظامتون اعم از ارتش و سپاه و ... و دانشگاه و چمیدونم هر ارگانی که دارید مثل پلیس راهنمایی و نظامی و غیر نظامیتون و پزشکی و غیر پزشکی را زیر سوال بردید .
این آشغال هایی که میسازند و به شما می ندازند بریزی سطل آشغال بهتر است .
حق و حقوق من که پایمال نمیشه اما حماقت های شماها نابود می شود .
فقط به زور اسلحه میشه عدالت را برقرار کرد .
هر کی اسلحه اش قوی تر بود .
من پیش خدم گفتم هر کاری اینها گفتند می کنم معلوم میشه این دنیا صاحاب داره یا نه .
دیدیم که از اون روز تا حالا چه پدری ازشون در اومده .
تو نمره ورزش چرا دست برده بودند ؟
من هفت تا بارفیکس زده بودم
ده تا طناب دوبل از جلو شماره 12
با چند تا تست دیگه داده بودم بهم داده بود شانزده از بیست .
چرا نمره ورزش حذف کرده بودند بی پدر مادرا ؟
لیست را مخشوش کرده بودند بعد گفتند نمی تونسته 18.5 واحد بگیره در
صورتی که چون معدلم بالای 18 بود می تونستم که امتحان هم از من گرفته بودند
فقط من نبودم که اما نمره منو فقط نابود کرده بودند .
هرکی سه روز آب نخوره از تشنگی هلاک میشه و ربطی به نمره ورزش نداره .
اما چون در آن دوره رقابت بر سر تصاحب حکومت بین احزاب مختلف شدید بود و تا آن مقدار که حتی حاظر بودند
افراد شاغل در ارگان های مختلف جنایت ها مرتکب شوند و از یکدیگر آتو بگیرند مامور دولت با زیرپوش رکابی نشست جلوی من و اول از من پرسید از کجا آمدی ؟
گفتم از تهران بعد گفت برای چی ؟ گفتم اردو و بعد برد نصف شب و وسط بیابون شهر غریب بچه را رها کرد اینو میگن نیروی انتظامی !
و اما آموزش پرورش چون می خواستند مقصر نشوند و دیپلم ما را هاپولی کنند و حق ما را پایمال کنند این مسخره بازی را راه انداخته بودند .
خدا سزای ستمگران را می هد .
دو ترم قبلش هم که معلم ورزشمون عوض نشده بود :
15 مدل طناب امتحان داده بودم .
نمرم شده بود 20 از 20
حتم دارم این معلم ورزش جدیده هم آدم عقده ای بود که اومده بود حقش را از من بگیره !
اما گمون نکنم از پرسنل کلانتری بود چون اسلحه اش پانزده تیر ب ب تا بود اما ریش و سبیل نداشت .
خلاصه که همشون آدم های نفهمی بودند که احتمالا" من را با یکی دیگه عوضی گرفته بودند یا می خواستند با تهران و مرکز تصویه حساب کنند .