اون روزا ما خیلی جاها رفتیم

اما از اون جاهایی که برات بگم یه جایی بود یه نفر داشت با قیچی و مقوا کاغذ ریز ریز می کرد می گفتند طرف جادو گره و من که به این خرافات اعتقادی نداشتم اصلا" یه لحظه هم اون جا وای نیسادم و رفتم و اما به من گفتند که اسم دوستمو فهمیدند که اسمش حسینه خسته نباشید می تونستی اینو از خودم بپرسی البته من یادم نمیاد در طول عمرم یه همچین اسمی دوستم باشه حالا بگذریم بلا خره زندگی خرج داره و جادو جمبل هم خودش یه کاریه اما طرف جادوگره شکل کارمند پزشک قانونی و همین جناب سرهنگ جوانی که الان می آد تلویزیون درباره رمز ارز کذایی بلغور می کنه بود . جناب سرهنگ ول کن این جماعت الدنگ را وقت و عمر و جوانی خودت را و آنتن تلویزیون را بیهوده با این چیزها تلف نکن بگذار مردم خوش و سرگرم باشند کسی مال حلال داشته باشه با هاش این کار را نمی کنه برو یک شغل آبرومند برا خودت دست و پا کن الگوی مردم باش و کار آخر عاقبت دار برگزین یه کاری که خدا را خوش بیاید اگه کمک خواستی من هم حاضرم کمکت کنم ولی بالا غیرتا" استعفا بده و گول این درجه ها را نخور .