فکر

به اون آخوندت بگو آ شیخ

من فکر نمی کنم

من مطمئنم .

 

خیالت تخت .

جهنم هم خودت می ری و جد و آبادت .

توان

حضرت توان لازم را داشت و کلی سیاست به خرج داد

حضرت در طول بیست و پنج سال سکوت نکرد و فعالیت کرد .

در طول چهار سال و نه ماه حکومت بیش از چهار سال جنگ کرد و دمار از روزگار دشمنان دیروز و به ظاهر دوستان امروز در آورد و خود نیز در این راه کشته شد .

حضرت بعد از همسر اول چندین همسر اختیار کرد .

و هر کار بکنی نمی توانی بین چند همسر عدالت را برقرار کنی ./

می شه گفت بعد از فاطمه دیگه عادل نبود .

و اگر عادل نیستی یتیم را نگیر و به جای او دو و سه و چهار همسر دیگر اختیار کن .

و سی چهل تا بچه داشت .

 

مثلا" حاصل جنگ صفین بیست و پنج هزار کشته و پنجاه هزار زخمی از طرف شیعه و همین تعداد از سپاه معاویه بود .

پس میشه گفت حضرت انتقام همسر و حق خودش را گرفت .

 

چند تا جنگ دیگه هم بود :

جمل 

می شه گفت جبران ثقیفه بود

 

نهروان

...

دیگه یه تنه چه کار باید می کرد که نکرد .

کل آدم های روی زمین را که نباید از ریشه می کند که اسراف می شد .

فضله

تشکیل خانواده بدهید اگر فقیر بودید من از فضلم شما را بی نیاز می کنم .

روزی شما در آسمان است پس نگران نباشید

زمین خدا وسیع است بروید و از فضل او بهره مند شوید

در شهر و بیابون جبارانی هستند که می آیند و از تو حق حساب می گیرند پس تو یا باید انها را دک کنی یا چهل سال به ایشان باج بدهی تدبیر چیست ؟

از آنجا که باج دادن کار درستی نیست و نمی توانی حریفشان شوی پس هر وقت تونستی حریفشان شوی تشکیل خانواده بده تا پس از تشکیل خانواده نابود نشوی .

سبک زندگی اینه باید عفت پیشه کنی و صبر کنی تا فرجی حاصل بشود و زیر یوغ ستمگران نروی.

 

خانواده بستری برای آدم شدن است .

برای رسیدن به آرامش .

 

یوغ ابزاری چوبی‌ست که معمولاً برای به هم بستن دو ورزا (یا هر حیوان دیگر) که معمولاً به صورت جفتی بکار گرفته می‌شوند استفاده می‌شود تا بتوانند باری را با هم بکشند. با این وجود یوغ‌هایی برای بستن به یک حیوان هم وجود دارند.

چندین نوع یوغ در مناطق جغرافیایی مختلف و برای بستن به انواع مختلف ورزا وجود دارد. یوغ برای حیوانات دیگری چون اسب، قاطر، خر و گاومیش نیز استفاده می‌شود.

راست چیه؟

راست چیه دروغ چیه کی داره دروغ می گه ؟

 این شمایید که با عملتون دارید دروغ می گید .

این حرف هایی که خودت می زنی قبول نداری به نظرت منطقیه که

تو سازمانی که این جوریه عضو باشی

اگه حق تو را رعایت نمی کنند و پایمال می کنند

چرا تو خودت به این وضع رضایت می دی .

کار تو دروغه .

 

اون راست می گه میگه من می کشمت .

تو دروغ می گی میگی من نمی خوام کشته بشم

ولی راضیم که زیر چراغی که تو روشن کردی سر کنم .

 

تحریم چیه خودت بساز تو تنبلی تو دروغ می گی تو کارهات همه نمایشیه

قرآنت را برو بخون برا خودنمایی اومدی

چهار تا خط قرآن خوندن که کاری نداره

 

حالا از رو بخون

دو دور بخون وقتی فهمیدی اون مهمه !

 

از بر خوندن مهم نیست

فهمیدنه که مهمه .

 

وقتی میدونی او دشمنته باهاش هم کلام نشو .

 

نامه نگاری با مذاکره فرق می کنه .

 

نامه نگاری مکاتبه است .

مکاتبه کید متین است .

مذاکره یعنی دهن به دهن شدن

یعنی تایید طرف مقابل .

 

من مطمئنم که شما به آنها مایلید و دروغ می گویید برا همین هم خدا کمکتان نمی کند و کارتان به دست آنها گره خورده است ...

 

خیلی ارزش داره جان ما

ما جانمان را از سر راه نیاوردیم

ای کس خل ها .

 

دور از تو نیست اندیشه ام .

 

نیرو انتظامی که هیچ همتون با یک نفر این رفتار را نمی کنید با همه این طوری هستید حتی با کادر خودتون این رفتار روال اداریتونه برای چی امثال من نمی آیند و تو دستگاه شما کار کنند ؟

 

برا همین رفتار ناشایست .

یادمه هر چی بچه سر راهی بود قدیم می رفت آجان می شد .

واکسن نسیون

اگه زنه شهر سوخته واکسن ام ام آر بچشو زده و زنه تهرانی نزده  به خاطر نشانه فرهنگ اون نیست بخاطر اینه که شهرش سوخته و تهران هنوز نسوخته !

 

ولی زن تهرانی مطمئن باش واکسن بچشو زده

اون بچه دیگه بزرگ شده دیگه گول نمی خوره .

خودش می دونه که واکسن کرونا و یا هرکار دیگه ای باید بزنه و بکنه یا نه .

 

فرهنگ همینه که گول آدم بی فرهنگ رو نخوری .

غم مخور

به ما گفتند اگر داد می زد به خاطر این بود که درد دین داشت .

اما مرسدس بنز سوار می شد و راننده شخصی داشت .

 

غم نان نداشت ! درد دین داشت .

 

ما که نمی توانیم و اصلا" کار ما نیست که از قرآن و دین حفاظت کنیم

این دین است که از ما حفاظت می کند و این قرآن است که ما در پناه او ییم .

 

او ذکر را می فرستد و اوست که از آن حفاظت می کند .

 

باور کنید او دروغ می گفته یا جاهل بوده و غم نان داشته .

 

این ها همه دنیا طلبند و دین دکان و وسیله رسیدن به آن است .

 

الان چرا سود سهام عدالت هی داره کم میشه ؟ چه جوری دارید حساب می کنید باید بگی به مردم بعد هر کار دلت می خواد بکنی .

 

ولی تو قرآن این جوری نوشته اینی که خودم پیدا کردم که می فرماید :

ازشون زکات بگیر یعنی پولشو بگیر و بده به فقیر تا خدا گناهانشان را پاک کند ولی باید کامل بدی اول بعد بیایی و ازمون بگیری تازه باید این آیه را هم بخونی و توضیح بدی چرا این جوریه !

اگر نه این شائبه به وجود میاد که داری دست تو جیب مردم می کنی .

 

به من چه بقیه خوردن و خوابیدن حالا ندارند .

می خواست پدر و جد وآبادش بره کار کنه و حواسش را جمع کنه .

 

شائبه

فرهنگ فارسی عمید

۱. عیب.
۲. آلودگی؛ آمیختگی.
۳. شک و گمان.

لرستان

دکترت میگه نخور نخور

میگه اندازه بخور

 

اتفاق" اون موقع که ظاهرا" سالم بودم و قندم هفتاد بود رعایت می کردم

اما از وقتی قند گرفتم

یه هندونه سه کیلویی کامل و خربزه بزرگ کامل و همه چی می خورم کاملش هم می خورم چون هر چیزی کاملش خوبه .

 

دیگه آب سر ما گذشت عمو جون !

 

قرص هم نمی خورم دلم خواست می خورم دلم نخواست نمی خورم .

 

بعد دکتره میگه چی خوردی چی خوردی تو باید انسولین بزنی !

پیش خودش می گه چه جوری کما نرفتی ؟

 

این چیزها که بهت گفتم یعنی میوه خودش انسولین گیاهی داره .

مثلا" بیستا سیب خوردم

 

دکترت مال شیره ای هاس .

سهام عدالت

سهام عدالت من یک میلیون تومن بود

الان داره نزدیک چهارصد تومن به من می ده این کار دزدی نیس ؟

 

یارانه هم که  چند ساله به من نمی ده .

این هم پولیه که دارند می دزدند می ذارند تو جیبشون اینو آقای علی ربیعی قطعش کرد .

 

من نه خونه دارم نه ماشین دارم نه حقوق ثابت

 

ولی من قدرت دارم حقم را بگیرم

صد ها برابرش را دارید به طریق دیگه می دید.

شوم

تا وقتی تو اون پادگان بودم برا شما اتفاقی نیفتاد

وقتی که خدمتم تموم شد و دیگه از شما جدا شدم و کاری نداشتم

بلا ها سرتون اومده اگر هم شومی هست از خودتونه

و وقتی من بینتون بودم هیچ اتفاقی نیفتاد .

هجده ماه همه جا امن و امان بود .

مبحث سنگین عدل الهی

در کتاب جناب استاد می خوانیم که خدا خیلی عادل است اما بعد از نزدیک دویست و ... صفحه در آخر می گوید همه مردم دنیا جهنمی اند و فقط شیعیان به بهشت می روند .

اما این گفته استاد خلاف واضح متن قرآن است .

آنجا که می فرماید هر کس به اندازه ذره ای کار خوب کند پاداش می گیرد .ملاک اعمال صالح است .یهودیان می گفتند فقط ما به بهشت می رویم .

نصرانیان می گفتند فقط ما به بهشت می رویم .

از اینجا چند تا چیز معلوم می شه که:

که استاد یا یهودیه یا نصرانی که البته ادعا داره شیعه است و دوم چیز اینه که پس معلوم می شه قرآن را نخونده و

گروه فرقان بجای زدن گلوله بر سر او باید قرآن را بر سر او می کوفت !

 

الان هم در رادیو با کلام خودش ادعا می کند که پیغمبر با سکوت و لال بازی مردم را هدایت می کرده که خلاف متن قرآن که

فذکر انما انت مذکر .

 

این پیغمبر که ایشان معرفی می کنه شخص بی رحمیه و رحمتا" للعالمین کس دیگه ایه .

 

به نظرم استاد اگه اون روز اومده بود پیش من شاید اصلا" انقلاب نمی کرد .

زیاد هم کتاب نمی نوشت .

انقدر هم بی خودی سخن رانی نمی کرد و گلوی خودش را پاره نمی کرد .

الان خیلی های دیگه هم زنده بودند و گمراه نمی شدند .

 

روز معلم را عوضش کنید این آدم بی سواد بوده .

 

ما معلمون می پرسیم این دانشمندا که این همه چیز ساختنتد می روند جهنم اونوقت این بلونی می ره بهشت ؟

می کند آره چون مسلمون نبوده یا شیعه می ره جهنم !

 

مسلمون نبوده خدا را که قبول داشته آدم خوبی بوده کار خوب کرده خونواده دار بوده .

 

هر کس به خدا و هر پیغمبری ایمان داشته باشه و مردم آزار نباشد و اعمال صالح به گور برد بهشتی است .

برا همین بهونه فکر کنم این ها را کشتند .

آی گفتی

دو درجه که چیزی نیست

اگزوز پکیج را به خاطر معرفت یه دور چرخوندم کردم تو کونش 

حالا چهار درجه به نفع مردم یخ بسته شد .

 

چرا سرعت اینترنت پایینه ؟

انسان ها

انسان ها فقط دو دسته نیستند

یک دسته آمدند بخورند قاعدین

یک دسته اومدند بترکند مجاهدین

 

البته بیشتر وقتها کسی نمی خواد بترکه می خواد بخوره البته گوله و این چیزها نه .

 

انسانها خیلی زیادند

میلیاردها نفرند

هزاران دسته و گروهند .

 

ولی کلا" دو دسته اند

با خبر و بی خبر .

 

مامانم هم تحت تاپیر تبلیغات رادیو تلویزیون

به من هم گفت برو با این ها بجنگ

من که تا حالا تو عمرم یک گوله ننداختم

 

منتها من لیسانس دارم گول این حرف ها را نمی خورم

بیا الان نگاه کن

هم غزه هم لبنان هم سوریه

به گا رفت

عمرا" این جوانان سوری هم مثل این اعراب دیگه هیچ غلطی نمی تونند بکنند.

 

کی برنده شد و کی بازنده ؟

 

بهشت هشتا در داره نه دو تا

یه درش هم این ها می روند و فضیلت دارند که زود رفتند و هیچی از این دنیا نفهمیدند .

 

 

قاعِدین گروهی از مسلمانان در دوران حکومت امام علی(ع) بودند که در ماجرای خون‌خواهی خلیفه سوم، جانب هیچ‌یک از دو گروه خون‌خواهان عثمان و طرفداران علی(ع) را نگرفتند. قاعدین افرادی سطحی‌نگر و متحجر خوانده شده‌اند که توانایی تشخیص حق از باطل را نداشتند.

 

هرگز مؤمنانی که بدون عذر از جهاد بازنشستند با آنان که به مال و جان در راه خدا جهاد کنند یکسان نخواهند بود، خدا مجاهدان (فداکار) به مال و جان را بر بازنشستگان (از جهاد) بلندی و برتری بخشیده و همه (اهل ایمان) را وعده پاداش نیکو فرموده، و خداوند مجاهدان را بر بازنشستگان به اجر و ثوابی بزرگ برتری داده است.

ستون مرکزی

خداییش به فرمان مادره که همه کارهای خونه انجام می شه

به فرمان ام البنین پیاز ها خورد میشه

به فرمان ام البنین گوشت ها چرخ می شه

به فرمان ام البنین خرید انجام می شه 

 

زن زندگی آزادی

فدای سرت

آب به خیمه نرسید فدای سرت

الان همه آب دارند

شرکت آب

 

تازه فاضلاب هم دارند

گاز هم دارند برق هم دارند تلفن فکس موبایل رایانه تی وی رادیو شبکه ایکس و ...

 

حالا بعضی ها افسردگی دارند 

باید گریه کنند برا دوهزار سال پیش

و مصیبت

و کلی بد و بیراه به خدا و خودشون نسبت بدهند

بعد حالشون خوب شه

 

اصلا" این ها آدم های مریضی اند .

 

شما خانوادت را نتونستی حفظ کنی

چجوری می خواستی حکومت کنی ؟

 

الان اومده می گه قبر اون پدرم را خراب کردی

قبر این یکی را هم خراب کن

 

خوب او پدرشو بهتر از ما می شناسه.

مقدم

مقدم بری قربون قدم

 

تجربه مقدم بر علم

چیزی که آدمیزاد با گوشت و پوست خودش دریافت کرده بر هر علمی مقدمه

اون علمی که از توی آزمایشگاه می اد بیرون را باید گذاشت در کوزه و آبش را خورد

 

علم در میدان عمل است که معلوم میشه علمه یا شبه علم .

 

شبه علم را در دانشگاه و حوزه بجای علم قالب مردم می کنند .

همین جور سینه به سینه نقل می شود و تدریس می شه هیچ کی به هیچ کی نیست

 

کسی نیست ببینه این کتاب ها راسته دروغه چیه ؟

مشورت کن

به نظر من که روی انرژی خورشیدی زیاد نمی تونی حساب کنی 

امروز هوا ابری بود

بهتره بجای این کار های دموده و ابتدایی یه کار اساسی بکنی

می تونی یه سیم از کشور دوست و همسایه عربستان و یکی هم از برادر روسیه قرض بگیری و به اونها سوخت مجانی بدی و از انرژی ارزان و مطمئن بهره مند بشی !

 

تازه انرژی خورشیدی با یه پاره آجر از هم می پاشه .

 

اصلا" این کار را نکن چون به اون یک جو عقلت هم شک می کنم .

آهان تو می خوای کار نکنی دنبال بهونه ا ی

 

ما که حسود نیستیم

 

خوب تارف را بذار کنار تعطیلش کن .

بذار مردم هم یه نفسی بکشن .

جرم و گناه

من گناهی نکردم که بخوام توبه کنم

اگر هم گناهی باشد اون اعتماد به دستگاه شما بوده

که گناهی نابخشودنی است اگر توبه نکرده باشم .

 

زندگی نامه امو بامی نوشتن

منو از قطره های ساغر سرشتن

دونه دونه تک نهال اروزومو

بر دل مزرعه میخونه کشتن

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

 

می بمن شادی میده لذت ازادی میده

می بمن شادی میده لذت ازادی میده

ادمی با می زدن غمهاشو از یاد میبره

پشت کوه غصه رو لبتر کنه باد میبره

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

زندگی نامه امو بامی نوشتن

منو از قطره های ساغر سرشتن

دونه دونه تک نهال اروزومو

بر دل مزرعه میخونه کشتن

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

 

می بمن شادی میده لذت ازادی میده

می بمن شادی میده لذت ازادی میده

ادمی با می زدن غمهاشو از یاد میبره

پشت کوه غصه رو لبتر کنه باد میبره

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

توبه کردم

توبه کردم

که دگر می نخورم در همه عمر

بجز از امشبو فرداشبو شبهای دگر

 

امروز چشمانت مانند آهن تیز بین است پس از این توبه نصوح.

پالرمو

مغلوم شد کی بوده؟

بالاخره مشخص شد قاتل کی بوده؟

چیزی نشد

ما که خبر دار نشدیم .

خیلی راحت میان سرمون را می برند

هیش کی به هیش کی نیست .

 

بی خودی این خرفها زده نمیشه

بالاخره صدای ما هم به جایی می رسه

به وقتش نوبت اون ها هم می رسه .

 

باید جواب بدی این نظام سلامت چیه که از توش نزدیک یک میلیارد نفر دیابت اکتسابی دارند.

 

و این همه مرض از توش در می آد .

 

وقتی که خود دکترها قبول دارنه و می دونند که غلطه و اشتباه کردند و این راهش نیست چرا رایت را پس نمی گیری بگی من غلط کردم علمی نبوده دیگه از این غلط ها نمی کنم 

وقتی اینو نمی گی یکی باید بیاد و به زور حالیت کنه .

 

وقتش که برسه هیچ کس حتی من هم نمی تونم جلوش را بگیرم .

 

من منتظر می مونم

چون می دونم

 

قبلا" هم زیاد صبر کردم و نتیجه داده .

اما تسلیم نشدم .

 

من می دونم برنده می شم و بازنده کیه .

 

این کارها بیخودی نیستش خیلی هم با خودیه .

 

خیالت راحت من کارهای نشدنی را کردم این که مثل روز روشنه و آب خوردنه .

 

اگه چیزی روزی من باشه به دستم می رسه و هیچ کس نمی تونه جلویش را بگیره حتی اگر شرق و غرب دست به دست هم بدهند و بخواهند مانع شوند چون روزی من تو آسمون هاست و اختیارش دست کسی روی زمین نیست.

 

شما حواست را جمع کن رای و شهادت دروغ نده .

 

بقیه اش دیگه به شما مربوط نیست .

 

این فیلم ها هم خودت می دونی تو این زندان بزرگ که برا مردم درست کردی نمایش می دی تا به کارهای خودتان و خودشان بخندند .

 

ولی اصلا" خنده دار نیست .

 

اینکه نصف مردم دنیا مریض باشند چیز خوبی نیست

باید گریه کرد .

 

این وضعیته درست کردی برامون .

 

من دارم عملکرد قوه قضاییه را قضاوت می کنم .

 

کاملا" اشتباه غلط و به نفع بقای خودش رای صادر می کنه و با این شیوه به راحتی از بین می رود .

 

قانون که داری می گی الان به ضررت باشه خودتون می گی من این قانون را قبول ندارم من خودم قانونم عوضش می کنی عین زمانی که ما بچه بودیم باهم بازی می کردیم و وقتی می باختیم جر می زدیم .

 

الان خودت قانونی

چشمت را رو حقیقت می بندی

بجای اینکه کرکره اون دانشگاه را بکشی پایین .

 

چون همش دروغه

یک عمر دروغ گفتی

چی جوری جمعش کنی

تا روزی که بالاخره ماه از پشت ابر در بیاد .

 

اگه من نفهمیده بودم چی دارید سر ما میارید و خودم نجات نداده بودم الان همون آش و کاسه بود

این چرخ لنگ تو باید بچرخه و اگه من چوب لا چرخت کنم تو باید حمله کنی به خونه من .

 

من شخصا" هنوز جواب حمله ات را ندادم .

 

روزی این جواب را می گیری که دیگه کاری از دستت بر نمی آد .

 

کس دیگه بود اون روز جوابت را داد .

باید بدونی که این دنیا صاحاب داره و هر کی هر کی نیست .

 

من که این را فهمیدم برا همین صبر می کنم .

یعنی با همین دو تا چشمام دیدم .

 

نمی دونم چه جوری بعضی ها جرات می کنند رو زمین خدا تند راه بروند.

مومن واقعی سوار اسب هم نمیشه سوار شتر میشه چون شتر ذلوله و یاواش را میره!

شی

شما که سرعین و عسل داری شما چرا؟

عسل بخور قوی شی

شوار پهلوی شی

 

من که با دلار کار نمی کنم

اتفاقا" هر چه گران تر بشود قیمت کار بالا می رود و به نفع منه .

 

الان با دلار بیست وپنج هزاری قیمت کار من یک میلیون تومانه

اگر دلار سی و پنج هزار تومنی بشه سیصد و پنجاه هزار تومن

دست مزد من می شه بیست میلیون !

 

حالا برو معلم شو برو کارمند شو کارگر شو

برو تو نظام پلیس شو ارتشی شو

برو نماینده مردم بشو

 

وقتی عسل نخوری ...

 

می آی این حرفها را تو رادیو می زنی

که معلوم شه عسل نخوردی .

این دوره زمونه

این ها داستان داری تعریف می کنی این دوره زمونه

سفیانی و ایرانی و شمشیر !

الان عصر اتم فضا ربات چی می گی مثل اینکه کم داری

 

جنگ و درگیری به نفع مجرمینه جنایتکار تمام شده و می شود .

ظهور زمانی اتفاق می افتد که مردم دوست و دشمن خودشان را می شناسند و دیگه گول نمی خورند .

 

وقتی براشون مهم می شه چه کسی بر سر شان حکومت کند

دقت می کنند

درست رای می دهند

از تو صندوق افراد صالح سر کار می آیند

اسامی تروریست ها مشخص می شه

اون ها به زور اسلحه حکومت می کنند نه با انتخاب مردم

آن مردمی که آدم کش نیستند .

 

بعد اگر این داستان امام زمان و وجود او لازم و درست باشه

اون هم جرات می کنه و پاشو تو سرزمین کسانی می گذاره که دیگه آدم نمی کشند .

 

می خواستند بکشندش که غیب شد

من هم بودم غیب می شدم چون مجبور بودم

 

اولی می گه اگه تو دریا باشی یه کوسه دنبالت کنه چی کار می کنی ؟

دومی به اولی جواب می ده خوب می رم بالای درخت .

اولی می گه وسط دریا درخت از کجا می آری ؟!

دومی پاسخ می ده :

خوب مجبورم ! چرا نمی فهمی ؟

 

این روایت ها هم ساختگیه و آدم از یک لحظه بعدش خبر نداره ناحسابی آخه چه جوری داری این حرف ها را باور می کنی ؟

 

تو درگیری که همه چیز هر هرکیه چیزی در نمی آد .

بجز پشیمانی

کشتار

خسارت

نفرت

هر کی زورش بیشتره برنده می شه

مگر اینکه از طرف خدا ماموریت داشته باشه که اینها ندارند .

تو روز روشن

بخوای علنی بر گذار کنی که برات نمی صرفه

باید کلی به من نقدی خسارت بدی .

 

بعد هم من اصلا" تو هیچ دادگاهی اصلا" شرکت نمی کنم .

بعد هم اگر به زور ببری من را لام تا کام حرف نمی زنم .

همون جوری که شما لال مونی می گرفتید

همتون !

 

اصلا" ما با هم حرفی نداریم .

کار ما از حرف گذشته .

 

ما با هم حرفی نداریم .

کار ما کف میدونه .

 

من می دونم و همه شما

با یک چوب رانده خواهید شد .

 

رییس اینا آدم درستی بود

گمونم می خواست خسارت من را بده که

کشتیش

 

آخرین فیلمی که از اون تو تلویزون نشون داد

چند روز قبل از مردن

نشون می داد که می خواد جبران کنه و پشیمونه

که اجل مهلتش نداد و اون اتفاق رقم خورد .

 

یه زنه هم اون روزا می گفت ببریدشون بندازیدشون

جنگل های کرج !

 

یکی هم کنارش بود شبیه پسر عموی من که اون هم

شما کشتید!

 

اینها چرا شبیه فک و فامیل من این همه آدم ذارند ؟

اگه مجرم نیستند ؟

 

هر پیغمبری در زمان خودش از مجرمین دشمنانی داشت .

مجرمینی که جنایات کار هم بودند .

 

جالبه انقدر اینها پر رو اند و از خودشان مطمئن اند که

فیلم می گیرند و از کسی ترسی ندارند چون

جمعیت زیادی دارند .

 

همیشه این جوری بوده اما

چه بسا عده کمی بر عده زیادی پیروز می شوند

اگر خدا بخواهد .

 

تعطیل همین باطل هست که در نهایت نیست .

 

از خصوصیاتشان این است که :

آنها پیوند خویشاوندی را رعایت نمی کنند .

 

شما آنها را دوست دارید ولی آنها به کمتر از مرگتان راضی نیستند .

جلوی رویتان دوست و پشت سرتان نقشه های شبانه می ریزند .

کارشان به جایی می رسد که عده ای بی گناه را می کشند .

 

سوالون

حاج آقا آینه بغل را گفتی اگه کسی

در زمان بچه گی  گوش کوب برنجی سنگین عموش را کش بره و باهاش 

به درب سمت راننده ژیان زرد رنگ همسایه عموشو که رو بروی خونش پارک شده

تو تاریکی شب ضربه بزنه و یکی از همساده ها ببینه و باعث فرارش بشه

و اتفاقی نیفته - چون آهنش خیلی کلفت تر از این ماشین های امروزی بود -

حکمش چیه ؟

 

جواب : به نظر من که چون ماشینش ژیان بوده حکمش گیشنیزه یا همون خاج . خشت و پیک و دل نمیتونه باشه .

 

مومن کیه/؟

مومن به کسی می گویند که :

1- دست کم دوازده سانت و نیم ریش داشته باشد .

2- تسبیح شاه مقصود و انگشتر عقیق یمانی در دست راست داشته باشد .

3- دستار به سر و عبا بر دوش داشته و شال سبز بر کمر بسته باشد .

4- بر روی جا نماز نماز بگذارد .

5- قامتش رشید باشد و کوتوله واویلا نباشد .

6- بر اسب سپید سوار شود و نام اسبش را هم ذوالجناح بگذارد .

7- وقتی دعا می کند خدا صدایش را بشنود و حاجتش را ادا کند یعنی همون مستجاب الدعوه باشد .

8- وقتی به نماز می ایستد بسیار نماز بخواند روزی هزار رکعت و کم نگذارد .

9- روزی سه بار ختم قرآن کند .

10- پنج شنبه ها غروب برای اموات در راه خداوند خرما خیرات دهد.

 

ظن

پریشب به نظرم یه صدایی خاص از بالای سرم تو آسمون می اومد مثل صدای پنکه سقفی گمونم هلیکوپترهای فرانسوی بود از اون جدیداش که پره های بی صدا داره گوپ گوپ نمی کرد ولی فیش فیش می کرد از سمت جنوب به شمال در حرکت بود .

بخورم نخورم

بخور همه چیزهای مفید

بیاشام همه چیز سودمند

ولی

زیاده روی نکن

 

انقدر نخور تا باد کنی و بترکی

خودش اندازه داره و خبرت می کنه .

 

انسان یک وعده غذا می خورد و حیوان سه وعده .

دستور

هوش مصنوعی خیلی خوبه حرف نداره

از غیب هم بهمون خبر می ده

چرا بد باشه

این هم یه ابزاره

 

مثل ویدیو رادیو آدیو

 

ولی صد سال طول کشید تا تلویزیون سی آر تی به اوج خودش یعنی وگا برسه

و زمانی که به این نقطه رسید فن آوری ال ای دی جای او را گرفت

 

دیسک نوری هم به سرعت جای ویدیو را گرفت

 

حالا تا ما بیاییم هوش مصنوعی را یاد بگیریم یه چیز دیگه اومده .

 

من هنوز اکسل را درست یاد نگرفتم

مرد حسابی چهار صد صفحه است .

 

حجم اقتصاد و ابتدای راه هستیم .

ویژوال استودیو که نگو .

 

رتبه هفده دانش گاه که سر کاریه دلت خوشه

رتبه بالای نود اونم دروغه اغراق کردند کمتر از این حرفهاست .

 

هوش مصنوعی در کسب و کارها :

...

با این توصیفی که کردید یاد فیلم آرزوهای بزرگ می افته آدم اونجایی که

به دیوید کاپرفیلد پیشنهاد می دهند بیا با این چند تا سکه که داری برات

خوراکی بخرم

 

 

مردم

منظور از مردم دار و دسته خودشونه

 

در خلال جنگ‌های آمریکا طی سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۲، شهر نیویورک بر اثر جنگ‌های بین آمریکایی‌های بومی و ایرلندی‌های مهاجر به کوره‌ای داغ از آتش مبدل شده‌است.

بیل کاتینگ قصاب (با بازی دانیل دی-لوئیس) سر دسته آمریکایی‌ها حریف ایرلندی خود کشیش والن (با بازی لیام نیسون) که سردسته گروهی ایرلندی به نام خرگوش‌های مرده‌است را می‌کشد و آمریکایی‌ها پیروز می‌شوند. بعد از گذشت شانزده سال پسر کشیش، آمستردام (با بازی لئوناردو دی کاپریو) به نیویورک بازمی‌گردد تا از بیل به خاطر مرگ پدرش انتقام بگیرد. آمستردام ابتدا به عنوان دوستی وارد محفل او می‌شود ولی بعد به خاطر خیانت دوستش هویتش آشکار می‌شود. حالا او و جنی (با بازی کامرون دیاز) دوباره با کمک بازماندگانی از جنگ گذشته در حال جمع کردن گروه خرگوش‌های مرده برای دومین بار هستند.

 

وقتی اطلاعات حساس لو می ره

دیگه اون خرگوشه گول آقا گرگه را نمی خوره .

 

قانون داری

مثلا" قانون داری که مسوولیت هر کسی با کیه هر کاری با چیه .

 

صنایع

روشنایی

یه سوال داشتم

این لامپ هاتون چرا می سوزه ؟

کمک

کمکم کن کمکم کن نزار اینجا بمونم تا بپوسم
کمکم کن کمکم کن نزار اینجا لبه مرگ رو ببوسم
کمکم کن کمکم کن عشقه نفرینی بی پروایی میخواد
ماهی چشمه کهنه هوایه تازه دریایی میخواد
دله من دریاییه چشمه زندونه برام
چکه چکه هایه آب مرثیه خونه برام
تو رگ هام بجایه خون شعره سرخه رفتنه
تن به موندن نمیدم موندنم مرگه منه

عاشقم مثه مسافر عاشقم عاشقه رسیدنه به انتها
عاشقه بویه غریبانه کوچ تو سپیده غریبه جاده ها
من پر از وسوسه هایه رفتنم رفتنو رسیدنو تازه شدن
تویه یک سپیده طوسی سرد مسخ یک عشقه پر آوازه شدن

کمکم کن کمکم کن نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن کمکم کن خرمنه رخوته من شعله میخواد
کمکم کن کمکم کن منو تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه چشمه زندونمونه
چکه چکه هایه آب مرثیه خونمونه
تو رگه بودنه ما شعره سرخه رفتنه
کمکم کن که دیگه وقته راهی شدنه

 

غلات مونده

مثلا" برنج مونده که این جوریه

اگر بیست و چهار ساعت بمونه یک جور سم توش تولید می شه که با گرم کردن هم از بین نمی ره

این دکتر ها را از کجا می آرید/

 

بجای اون برنج با سرکه بخور تا قندت بیاد پایین

اصلا" انقدر برنج نخور بجای اون برنز بخور

 

چیز مونده خوبه جا می افته ولی نه هر چیزی

 

مثلا" ترشی مونده چه اکشالی داره ؟

بوی آشغال می ده برا اپاندیس بده .

 

ته دیگ بخور تا شب عروسیت برف بیاد

 

بجا برنج و تربچه به نظر من برنج با تخ مغ خیلی خوش مزه تره

خرد زدودگی

به نظر من دکتر های شما قد خر هم نمی فهمند .

 

من شوخی نمی کنم که

دارم جدّی می کنم

موتور خونه

آقای کارشناس ایران موتور خونه جهانه

مصرف بد انرژی یعنی چه ؟

من دارم پول می دم سوبسید می دم رایانه می دم از جیبم

اون  ور دنیا نتانیاهو داره گرم میشه !

 

اما الکتریکی که گفتی به اندازه کافی زور نداره

غذا باهاش خوشمزه نمیشه

 

اگر برق هسته ای اونم نسل جدید پلوتونیومی ساختی

دمت گرم وگر نه

حرف زیادی نزن .

 

اگر سوخت را صادر نکردی

بنزین ستاره خلیج فارس و بقیه جاها را دادی به مردم همین سرزمین

ریختن تو موتورشون بجای گاز

مجل کمبود گازت حل میشه .

 

قراره باتری هسته ای بیاد  فک کنم اونوقت دیگه مجلت حل شه .

بیست وپن سال کار می کنه .

 

من نه عیارم نه طرارم عیار و طرار هم خودتونید .

 

طرار. [طَرْ را ] (ع ص ) کیسه بر. (منتهی الارب ) (مجمل اللغة).بمعنی عیار است که کیسه بر باشد. (برهان ). گره بر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دزد. (غیاث اللغات ). دزد که آستین تا گریوان بشکافد. (مهذب الاسماء) :
آنکه طرار است زر و سیم برد و این جهان
عمر برد و پس چنین جای دگر طرار نیست .

 

دزدی طرار ببردت ز راه
پره ۞ بر آن خائن طرار کن .

ناصرخسرو (دیوان ص 375).

گرچه طراری و عیار جهان از تو
عالم الغیب کجا خواهد طراری .

ناصرخسرو.

در کارهای دینی و دنیائی
جز همچنان مباش که بنمائی
زنهار تا بسیرت طراران
ارزن نموده ریگ نپیمائی .

ناصرخسرو.

کز دو بال سریش کرده نشد
هیچ طرار جعفرطیار.

سنائی (دیوان ص 121).

شاه از بهر دفع ستمکاران است وشحنه برای خونخواران و قاضی مصلحت جوی طراران . (گلستان ).
شاه وسرهنگ ره بدان نبرد
دزد و طرارش از میان نبرد.

اوحدی .

- امثال :
شبرو طرارخیزد چون بیارامد عسس .

ظهیر فاریابی .

- طره ٔ طرار ؛ موی پیشانی که دل رباید :
تا غمزه ٔ خونخوار تو با ما چه کند
تا طره ٔ طرار تو با ما چه کند.

؟(از نسخه ٔ خطی از لغت نامه ٔ اسدی ).

سامانه جدید

سامانه خودنویس

کاتب

حالا یه سامانه هم من می گم بساز اسمش هم بذار

کاشف

کارش هم اینه که از مجرمین حکومتی کشف جرم کنه

 

داروی من و نمی ده تهمت می زنه می گه تو دزدی داری

دارو را هفتصد هزار تومن می فروشی

اسمشو گذاشته مراقبت

حالا دزد کیه خود پدر سوختشه

 

ببین تاریخ را نمی شه گذاشت کنار

تو خر بودن و پدر سوخته بازی و دزد بودن ایل قاجار

و ستمگر بودن پهلوی  و کسای دیگه نمیشه

سرپوش گذاشت .

 

آقا محمود

اگه می خوای تو اون بیابون برق بکاری باید بهت بگم که کور خوندی

تو اون بیابون خیلی کس های دیگه هم سهم دارند که باید تکلیفت را با هاشون معلوم کنی .

حساب حسابه کاکا برادر

اما درست گفتی چشم پوشی و گذشت چیز خوبیه نه فقط برای برادر حتی برای دشمنت هم گاهی چشم پوشی کنی و از کرده اش بگذری خوبه

به شرطی که چشاتو از کاسه در نیاورده باشه .

 

لطفعلی‌خان زند (۱۱۸۳ ه‍.ق – ۱۲۰۹ ه‍.ق) یا لطفعلی‌شاه زند نهمین و آخرین فرمانروای زندیه بود که میان سال‌های ۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ ه‍.ق به مدت شش سال در ایران حکومت کرد. او فرزند جعفرخان زند، نوه صادق‌خان زند و نوه برادری کریم‌خان زند، بنیان‌گذار سلسله زندیان، بود. بیشتر دوران حکومت لطفعلی‌خان در نبرد با رقیب نیرومندش آقامحمدخان قاجار سپری شد و در نهایت پس از شکست در برابر او، اسیر و سپس به دستور او کشته شد.

تلاش

دانش آموز دوازده سال درس می خونه تا دیپلم می گیره نه سه سال آخر که شما دخالت می دید .

تازه تو اون سه سال سال آخر به تنهایی نصف کنکوره زمان ما که این جوری بود .

این قانون هایی هم که تو می گی مال ما نیست .

من اگه بخوام شرکت کنم چون زمان ما از این خبر ها نبود الان هم نیست ما قبل از 1384 دیپلم گرفتیم و اون موقع 633 اختراع نشده بود

و فقط امتحان کنکور در نتیجه قبولی یا ردی من تاثیر داره

برو ملاییتو بکن هیچی خبر نداری .

 

حالا ممکنه کسی اون سال آخر مشکل براش پیش بیاد دارو بخوره داروی خواب آور ولی تلاش خودشو می کنه دو چندان هم می کنه

هفته ای بیست و شش ساعت خودم درس می خوندم تلاش نمی کنه یعنی چی ؟ قبلا تقریبا" چیزی نمی خوندم .

اونم شما باعثش شدید .

 

عدالت یعنی هر چی سر جای خودش .

بعد هم من اصلا" به کنکور و دانشگاه شما احتیاجی ندارم .

 

حالا مثلا" چی درس می دی

این حرفها مال کسیه که ندید بدید باشه !

 

اون کامپیوتر هم که استاد دانشگاه تهران داد درستش کنم چیزیش نبود روشن کردم بالا اومد اگر هم ویروس داشته باشه خودش باید پاک کنه یعنی یه استاد دانشگاه تهران با اون دبدبه و کب کبش بلد نیست یک نرم افزار ساده آنتی ویروس استاندارد یا کلینر یعنی پاک کننده وصل کنه و دستگاهش را مرتب کنه ؟

 

دیگه اگر اون کامپیوتر آخرین مدل سرعتش کمه باید شرکت سازندش بره بمیره خاک بر سر

ویندوز ده یا یازده روش وصل بود .

 

حالا چرا خودش باید آنتی ویروس وصل کنه :

چون باید خودش مسوولیت پاک کردن ویروس را قبول کنه

وقتی میگه اطلاعات روی هارد براش مهمه ممکنه فایلی پاک بشه که براش مهم بوده و آلوده بوده پس چی اگه گفتی

خودش باید کامپیوتر بلد باشه نه یارانه که شما می گید .

 

شما سعی دارید بگید تقصیر خودت بوده

من سعی ندارم بگم تقصیر شما بوده

من سعی دارم شما رو نابودتون کنم .

یا صاحب الزمان

یا صاحب الکون و المکان

ما خدا داریم

یکی بود یکی نبود

هنوزم هست یعنی شرک .

 

چرا نیست چون نباید باشه

جایی که خدا هست کس دیگری نیست

الان تو هم نیستی

من هم نیستم

 

ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم

هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم

موج ز خود رفته‌ای تیز خرامید و گفت

هستم اگر می‌روم گر نروم نیستم

 

ای همه هستی ز تو پیدا شده

خاک ضعیف از تو توانا شده

زیرنشین عَلَمت کائنات

ما به تو قائم چو تو قائم به ذات

هستیِ تو صورتِ پیوند نی

تو بِه کَس و کَس به‌تو مانندْ نی

آنچه تَغَیُّر نپذیرد تویی

وانکه نمرده‌ست و نمیرد تویی

ما همه فانی و بقا بس تو راست

ملک تعالی و تقدُّس تو راست

خاک به فرمان تو دارد سکون

قُبّهٔ خَضرا تو کنی بیستون

جز تو فلک را خَمِ چوگان که داد‌؟

دیگِ جسد را نمکِ جان که داد‌؟

چون قدمت بانگ بر ابلق زند

جز تو که یارد که اناالحق زند‌؟

رفتی اگر نامدی آرام تو

طاقت عشق از کشش نام تو

تا کَرَمت راه جهان برگرفت

پشت زمین بار گران برگرفت

گر نه ز پشتِ کرمت زاده بود

ناف زمین از شکم افتاده بود

عقدِ پرستش ز تو گیرد نظام

جز به تو بر هست پرستش حرام

هر که نه گویای تو خاموشْ بِهْ

هر چه نه یاد تو فراموشْ بِهْ

ساقی‌ِ شب دستکش جام تست

مرغ سحر دستخوش نام تست

پرده برانداز و برون آی فرد

گر منم آن پرده به‌هم در‌نورد

عجزِ فلک را به فلک وانمای

عقدِ جهان را ز جهان واگشای

نَسْخ کن این آیت ایّام را

مَسخ کن این صورتِ اجرام را

حرف زبان را به قلم بازده

وام زمین را به عدم بازده

ظلمتیان را بُنه بی‌نور کن

جوهریان را ز عَرَض دور کن

کرسی شش‌گوشه به‌هم در‌شکن

منبرِ نُه‌پایه به هم در فِکَن

حُقّهٔ مَه بر گِل این مهره زن

سنگ زُحَل بر قَدَح زُهره زن

دانه‌کن این عِقدِ شب‌افروز را

پَر بشکن مرغ شب و روز را

از زمی این پُشتهٔ گِل بر تراش

قالب یک خشت زمین گو مباش

گَرد شب از جِبْههٔ گردون بریز

جبهه بیفت اخبیه گو بَر مَخیز

تا کی ازین راه نو روزگار‌؟

پرده‌ای از راه قدیمی بیار

طرحْ برانداز و بُرون کَش برون

گردن چرخ از حرکات و سکون

آب بریز آتش بیداد را

زیرتر از خاک نشان باد را

دفتر افلاک‌شناسان بسوز

دیدهٔ خورشید پرستان بدوز

صفر کن این بُرج ز طوق هِلال

باز کن این پرده ز مُشتی خیال

تا به تو اِقرار خدایی دهند

بر عدم خویش گواهی دهند

غنچه کمر بسته که ما بنده‌ایم

گُل همه تَن جان که به تو زنده‌ایم

بی دیَتَست آنکه تو خون ریزی‌اش

بی بَدَل‌ست آنکه تو آویزی‌اش

منزل شب را تو دراز آوری

روزِ فرو رفته تو باز آوری

گرچه کنی قهر بسی را ز ما

روی شکایت نه کسی را ز ما

روشنی عقل به جان داده‌ای

چاشنی دل به زبان داده‌ای

چرخْ رَوِشْ قُطب ثَبات از تو یافت

باغِ وجود آب حیات از تو یافت

غمزه‌ی نسرین نه ز باد صباست

کز اثرِ خاکِ تواش توتیاست

پردهٔ سوسن که مَصابیحِ تُست

جمله زبان از پی تسبیحِ تُست

بنده نظامی که یکی گوی تست

در دو جهان خاک سر کوی تست

خاطرش از معرفت آباد کن

گردنش از دام غم آزاد کن

دوستیه

بالاخره یکی باید پیدا بشه تا باشما دوست بشه و تو شما باشه تا ساز و کاز جفت و جور در بیاد

تو این همه دشمن حالا یه به ظاهر دوست .

مگه میشه حتما" این هم دشمنتون بوده .

استو ارتئید ثانویه

مملکت چیه؟

مملکت تشکیل شده از مردم و زمین

زمین که همه جا هست .

 

این مردم هستند که کشور را می سازند .

مردمی که اهل اون سرزمینند .

 

نکتش اهل بودنه !

 

اهلی اختیار دست و پاشو داره و بی گدار به آب نمی زنه .

ولی اگه اسلحه را برداشت دیگه زمین نمی گذاره .

 

 

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را

 

 

گـُدار، در فرهنگ فارسی معین، به معنای معبر و گذرگاه در آب، پایاب و جای کم عمق رودخانه که می توان پهنای آن را بدون شنا کردن پیمود آمده است. پس بی گدار به آب زدن همان بدون ِ شناختن ِمسیرهای کم عمق تن به

آب زدن است؛ که اشاره دارد به شروع کردن ِ کاری بدون دانش و سنجش جوانب مهم آن. مثلاً میگویند: فلان کار بی گدار به آب زدن است و یا در نهی و بازداشتن کسی از کاری می گویند بی گدار به آب نزن!، چرا که عاقل کاری نمی کند که پشیمانی باز آورد.

دوره زمونه

دوره زمونه عوض شده

دیگه حرف ساواک را الان نباید بزنی زشته عیبه بده نگو !

الان با پنبه سر می برند .

بی سرو صدا بدون درد و خون ریزی

یا به شکل حادثه

یا یه جنگ ترتیب می دهند

 

دوره زمونه عوض شده ولی تفکر زورگویی و قلدری و گردن کلفتی یا همون طاغوتی عوض نشده .

 

حالا هر سال این ها دست بردار نیستند

دهه زجر که می شه

سریال می سازند برامون

 

یا هر وقت کم می آرند می گند امریکا این جوریه شاه این کار و کرد

 

چرا چون این چرخ تو دست تو دوست داره زوری به چرخه .

 

غنیمت

منظورت از غنائم چیه ؟

اگه منظورت اسلحه است

که اسلحه را می خواند چه کارش کنند که تا حالا نکردند؟

 

این ها چیزی جز نفرت نکاشتند و کینه شتری برداشت نمی کنند .

 

اگه منظورت این کمک هاست که مردم دادند و به دستشون نمی رسه که این هم مسبوق به سابقه است

بارها زلزله شده و جشن عاطفه ها شده کمک های مردمی جمع شده و به دست اهلش نرسیده .

آتیش بس

بالاخره آتش بس را قبول کرد

بالاخره شماها هم باید یه نفسی بکشید دیگه .

 

حالا ببینیم چه کار می خواد بکنه ؟

الان عین عقب افتاده ها لبنانی ها دوباره برمی گردند و خونه هاشون را درست می کنند همون جوری که قبلا" بارها این کار را کردند .

 

دوباره باید چند وقت دیگه برنو آوراره بشوند .

اینو می گن آتیش بس!

 

حتما" کارت دعوت بگیر .

چرا

ختم پدرش اومدم مثل اینکه خوشش نیامد برا همین دیگه شرکت نمی کنم .

اگه می بینی جایی می روم چون با اصرار دعوت شدم وگرنه به نظر من جایی بی دعوت نرو

بده !

صعه صدر داشت

از محافظش معلوم بود که مثل بامشاد بود و بهش انداخته بودند که اون چی کاره بود

اون کسی بود که از هیچ چی خبر نداشت

اون کسی بود که تازه وارد بود و دست چپ و راستش یعنی دوست و دشمنش را نمی شناخت

او کسی بود که تا حالا نمرده بود تا بیدار بشه

او کسی بود که فقط یه جون داشت و یک فرصت اشتباه

 

او کسی بود که خیال می کرد کسیه اما آلت دست بود .

 

"یکی از نیروهایی که باعث می شود انسان بتواند در راه مبارزه با نفس امّاره پیروز شود، سعه صدر است. سعه صدر، یا گشادگی سینه، یعنی دریا دل بودن، یعنی اینکه انسان بتواند مشکلات و ناملایمات را در خود هضم کند. انسان صاحب سعه صدر استوار است و خوشی ها و ناخوشی های گذرا روح او را متلاطم و شخصیت او را متزلزل نمی کنند." (منبع: تارنما)

 

درصد

دنبال تخفیفی

درصدی نیستش ببین

مطلب یا علمی هست یا نیست

این که وسط زمین و آسمون نمیشه مردم را سالها یه لنگه پا نگه داشت تا خودشون پرفسور و استاد بشوند

این قاضی جوون و تازه کار چیه گذاشتی برای این کارهای مهم ؟

از من می پرسه چند درصد ؟

من هم می گم صد در صد اشتباه کرده

می دونی چرا ؟

 

چون هم تشخیصش غلط بود هم درمانش

آخر خودم رفتم خراب کاری های اون را درست کردم

 

از اون روز تا حالا من دیگه با اون کاری ندارم

چون فهمیدم اشکال از جای دیگه است

 

اشکال از حاکمه

یعنی حکومت

 

باید ریشه را خشکاند

یعنی باید مسایل را از بن و پایه درست کرد

 

حکومتی که در آن اختلاس های کلان مثل آب خوردن صورت می گیره

باید از ریشه کندش انداختش دور .

 

اختلاس

اختلاس نوعی از خیانت در امانت است که از سوی کارمندان و کارکنان دستگاههای دولتی وعمومی مصرحه در قانون محقق می گردد.

 

این اشتباه ها اشکال نداره

از اون بد تر اصرار بر انجام اشتباه و این که بگه من کارم درست بوده و برای توجیه کار غلطش باز هم اشتباه بکنه

این و بهش می گند پر روگیری خطای عمد این و دیگه قصور و اهمال و اشتباه و ترک فعل و بهونه و این چیزها نمی گویند .

 

من شک ندارم این حکومت مجرمه مدارک زیادی دارم که هر عاقلی با یه نگاه می فهمه .

 

عوض اینکه بگه ببخشید اشتباه کردم در صدد جبرانش بر بیاد

ضده ما را ناقصمون کرده

بعد هم میگه واسط خوبه !

 

بازهم

باز هم درست گفتی نمی تونم بگم غلطه

اهمیت ایده یک در صد بیشتر نیست

همون یک درصد فرق زمین و آسمونه

یعنی فرق صد در صد و نود و نه درصد 

یا همون فرق هواپیما و هوا نپیما که می ساختند .

 

این ئیده نشد یه ایده دیگه 

 

فضا پیما نشد ماشین یا همون خودرو که شما می گید که البته خود نروهه !

 

بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو

گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود

جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند

عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود

خمر من و خمار من باغ من و بهار من

خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود

جاه و جلال من توی ملکت و مال من توی

آب زلال من توی بی‌تو به سر نمی‌شود

گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی

آن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود

دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی

این همه خود تو می‌کنی بی‌تو به سر نمی‌شود

بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی

باغ ارم سقر شدی بی‌تو به سر نمی‌شود

گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم

ور بروی عدم شوم بی‌تو به سر نمی‌شود

خواب مرا ببسته‌ای نقش مرا بشسته‌ای

وز همه‌ام گسسته‌ای بی‌تو به سر نمی‌شود

گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من

مونس و غمگسار من بی‌تو به سر نمی‌شود

بی تو نه زندگی خوشم بی‌تو نه مردگی خوشم

سر ز غم تو چون کشم بی‌تو به سر نمی‌شود

هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد

هم تو بگو به لطف خود بی‌تو به سر نمی‌شود

 

بی همگان پسر شود

بی تو چه نمی شود ؟

پسر نمی شود

 

خداسعدی .

بساز بنداز

من با بساز بفروش جماعت معامله نمی کنم .

فابر کاستر

فکر می کردم لاغر تر باشی

آره من تو پرم

ادبیات

تو پیش دانشگاهی ترم دوم ادبیات پنج هم گرفتم چی داری می گی ؟ ده و نه و نیم و اینها

فقط می دونی چرا؟

چون تو امتحان شرکت نکردم بجای اینکه غیبت بزنه پنج نمره کلاسی که به خاطر زندگی نامه پنجاه صفحه ای سعدی نوشته بودم را داده بود

اونم می دونی چرا چون اون کسی که دبیر ادبیات بود از معلمانی بود که به دانش آموزان خارج از کشور هم درس می داد لابد عمدا" این کار را کرده بود اگه من امتحان می دادم حتما" بیست را می گرفتم و اما من هم اعتراضی نکردم اون پنج نمره مستقیم تو معدل پیش دانشگاهی اثر کرد .

جالب اینکه موقع درس دادن اصلا" به من نگاه نمی کرد .

اصلا" کلکسیون نمره های تکم را همون موقع گرفتم درست زمانی که تاثیر مستقیم داشت .

ببین معدل هجده و نیم بشه ده چه تاثیری داره /

یه معلمی هم تو سوم دبیرستان برا بینش اسلامی داشتیم اون هم فامیلیش کرمی بود و اصلا" به من نگاه نمی کرد .

 

باج

این بار هم متل دفعه های قبل حتما" یک باجی دادی تا تونستی این حکم را بگیری !

فقط به ما که می رسه بلدی گردن کلفتی کنی و حق ما را پامال کنی .

بعد هم خسته نباشی اون کار خودش رو متل هیتلر صدام و بقیه کرد .

زنگ خورده مربی

هواپیما

و اما حادثه هواپیما که با هماهنگی داخلی و خارجی کاملا" حساب شده و تر و تمیز صورت گرفت

و جوری نمایش داده شد که گویا ضد هوایی از خود دفاع کرده است و مسافران را کشته .

 

اما با دیدن تی وی می شه فهمید

کسی چند وقت قبل تر می ره و صورتش را بر روی لبان آقا می چسباند و از سر نشینان همون طیاره اوکراینی میشه

 

جالبه ها شاید می خواسته بره خارج و مانند آسانژ یا اون یکی که فیلمش را ساختند مامور سیا اسمش چی بود

انفقدر فیلمشو نشون داد یادم رفته ولش کن

 

لپ تابش را ببره و تو ماهواره افشا گری کنه

که اونو و بقیه را با ضد هوایی ضدند و کشتند و تازه این که چیزی نیست داعش هم آوردند و خیلی های دیگه را هم مثل مجلس و شیراز و کرمان کشتند و باز هم می کشند

حالا هم که یک ساله این جنگ را راه انداختند

 

اما مردم که خوابند

.

 

 

ملا نصرالدین

در حکایتی از ملا نقل شده است که روزی وی هوس انرژی هسته ای کرد پس به بازار رفت و به نتانیاهو سفارش سانتری فیوژ داد

او چون ملا را می شناخت یک دست ابزار غنی سازی مشت برای او آماده کرد چون به نیت ملا بدبین بود و می دانست کسانی هستند که می خواهند او را نابود کنند و با پیش دستی توانست ضربه کاری به تیم هسته ای ملا بزند .

ملا با خود گفت این جوری که نمیشه ما به نتانیاهو اعتماد کردیم چرا تو زرد از آب در اومد ؟

 

بعد از ان دیگه ملا اون ملای سابق نبود

دایم در فکر انتقام بود

تا اینکه تشنه اش شد

پس کوزه را برداشت ولی چون راه چشمه دور بود و حوصله نداشت و تنبلی می کرد به دخترش داد و گفت ای دختر این کوزه را بگیر و آب بیار اما یک سیلی محکم به صورت فرزند خود نواخت . بچه گریه کنان رفت ...

 

ظریفی در آن نزدیکی بود و علت ما جرا را از وی پرسید

ملا گفت ترسیدم کوزه را بشکند و و قتی که شکست ظرف شکسته به چه درد می خورد پس علاج واقعه را قبل از وقوع آن باید کرد .

 

الان شما هم حواست را جمع کن

ضدی ما را شکوندی

ما اون کوزه هستیم

ملانصرالدین

 

دیگه آبی که ریخت نمیشه جمعش کرد

ما حواسمان را جمع می کنیم

تا دیگه دست امثال شما نیفتیم

 

برای این کار باید خیابان پاستور غربی همانند پاستور شرقی به نام یکی از مسوولین ترجیحا" همان آقای پزشکیان مزین بشه تا بقیه یادشون بمونه

و نامی از پاستور نمونه !

همون پاستوری که از توش مجوز سقط جنین صادر میشه . ژن خوب سرکوب میشه و ژن ضعیف بر اوضاع مسلط .

خوب نیست

درست گفتی ما بدبین نیستیم فقط چشممون را نمی بندیم .

این دکتر هست که چشم دیدن ما را ندارد چون باید کلی خسارت بده پس با برچسب زدن سعی در بقای خود دارد .

عجیب اینجا نیست که حکومت هم از او پشتیبانی کند چون اون هم دنبال بقا و تداوم ظلم خویش است .

شما هرگز نمی آیید و چشم خودتان را باز بکنید

چرا باید صحنه مرگ خودتان را ببینید ؟

 

ولی مردید حالا می خوای ببین یا نه .

 

من با کسی که قبول نمی کنه اشتباه کرده حرفی ندارم

راه درست اینه

منطق گلوله

هرگز اسلحه ات را بر آدم زبون نفهم زمین مگذار

 

حالا منفی بافی نکن .

چشات را ببند

 

ببین مردگانتان زنده می شوند ؟

 

باید جنگید

اینو اسراییلی ها فهمیدند

 

باید کشت  تا باقی موند .

 

بقیه هم کشتند تا الان هستند اگر نه هر خری می آید با بیان ادعاهایی دار و ندارت را ازت می گیرند .

 

این مثل معروفه که مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد .

در روزگار فتنه بهتر است به جای خوش خیالی چون اشتر دو ساله باشی تا نه پستانی داشته باشی که شیرت را بدوشند و نه پشتی که بر آن سوار شوند و ازت سواری بگیرند .

 

بدبین نباش اما کور نباش .

 

این همه سردارانتان کشته نشدند

سرتان کی به سنگ می خورد

خوش بین ؟!

 

نقد اثر

هامون :

ما در فیلم هامون می بینیم که دشمن برای فروپاشی زندگی هامون با کشیدن چک قاپ زن وی را می دزدد .

دشمن کاری می کند تا هامون نتواند در زندگی نیازهای همسرش را بر آورده سازد و بلایی به سرش می آورد تا او را وادار به کشتن خود یا همسرش کند .

کمترین پیام آموزشی خلاف که در این اثر بیاد ماندنی داده می شود فرار از جریمه پلیس راهنمایی و توصیه به خلاف کاری است .

 

پری:

در فیلم پری چگونگی دزدیدن قاپ دختر جوان و درآوردن از دست نامزدش آموزش داده می شود :

او علاقمند به خودرو و دور دور و گشت وگذار

رستوران

طلا

و ...

نامزد او فردی سرباز

بی نظم

و خود شیفته

نمایش داده می شود

در این اثر چگونگی دزدیدن آب ایران به نمایش در می آید .

 

مهمان مامان:

در این کار ما یک ایران کوچک از دریچه نگاه مهرجویی را می بینیم :

دکتر در این اثر شخصی مشنگ به نمایش در می آید

پیر و جوان در این کار هم مثل چند کار دیگر مانند سنتوری و هامون معتاد و مریض به نمایش در آمده است .

و یا لوس و مامانی و بی ملاحظه است 

در این کار به شخصیت فولکس قورباقه ای و سرنشینانش توهین شد

مخصوصا" که رنگش زرد بود

این اثر در زمان توزیع عادلانه یارانه ساخته شد و تاکید داشت که همه ایرانیان بچه اند و به یارانه یعنی پول تو جیبی نیاز دارد .

 

اجاره نشین ها :

یه خونه ای برات بسازم

این پروزه ساختن خونه برای ملت ایران بعد از انقلاب اسلامی است که با یک سطل آب آنها را زیر و رو می کند .

 

توصیه می کنم یه روز صدا و سیما به طور کامل و پشت سر هم همه فیلم های او را نمایش بده و نقد و بررسی واقعی کنه ما که تازه واردیم

 

کلا" تو این چهل سال چند تا فیلم که شبیه کارتون و کاریکاتوره البته واقعیه  از ایشون ما ندیدیم .

خدا بیامرزدش ولی حیف شد کشتندش

کاش زنده بود خودش می اومد توضیح می داد .

 

اونو من هنوز ندیدم اسمش چی بود آهان لامینور !

 

راستی لوکزامبورگ کجاست؟

 

اما لیلا

تو این فیلم هم یه آدم سالم بی مشکل ندیدیم

انگار در این کشور همه اقشار چه ثروتمند و فقیر مشکل دارند .

اما راه کاری که در این جا ارائه شد در نوع خود جالب بود

 

مهرجویی به بیننده پیشنهاد می کند برای رفع مشکل بچه دار شدن حاصل از

ازدواج فیل و فنجون طلاق بگیر و با هم قد خودت ازدواج کن این جوری وقتی بچه دارشدی زنی که دوست نداری را طلاق بده و برگرد و با همسر قبلیت دوباره ازدواج کن شاید خدا خواست و باردار شد .

 

اما اشکال این کار چیه ؟

 

هیچ چی

اون زنی که طلاق دادی مهریه اش را هم بهش می دی دیگه پول داری اون میره با پسر خالش عچوسی می کنه اما این وسط یه بچه درست کردی که مامانش را می خواد

خوب هم همسر اولت را طلاق دادی که معلوم نیست دوباره برگرده 

هم مالت رفته که اون اصلا" بر نمی گرده

هم زن دومت را طلاق دادی که اون هم بر گشتنی نیست چون پسر خالش مثل تو خنگ نیست .

هم معلوم نیست دوباره بعد این همه سال بچه دار بشی پس چرا باید سر خونه اول برگردی 

مگه اینکه همه اینها که تو فیلم بود راست در بیاد که کم پیش می آد برا همین بهش می گند فیلم .

 

خداییش کاریکاتور می سازه

مخصوصا" اون جا که گفت توکل به خدا کن !

 

حالا کار درست چی بود چرا این فیلم را نساخت :

 

سه روز روزه بگیر

به خانواده همسرت هم بگو به دعا بنشینند

آنگاه اگر خدا صلاح بداند به تو فرزندی می دهد و گر نه به رضای او راضی باش .

 

 

 

شایعات

الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ

 

ما چوب هایمان را می اندازیم و شما عصای موسی یتان را بیفکنید ببینیم کدام شنونده عاقل است .

 

اگر موسی کلیم الله بود ما چیزی از موسی کم نداریم چون کلام الله داریم .

شغل خوب

جنایت بکار جنگی شغل خوبی نیست

شغل خوب جنایت نکار جنگی است

 

آنها جنایت بکارند و شما جنایت نکار

 

این کار شغل خوبیست جن تل من !@

عمارها

کجایند عمار ها ؟

 

حالا چرا ع مار ها؟

 

 

داغ یک عشق قدیمو اومدی تازه کردی
شهر خاموش دلم رو تو پر آوازه کردی
آتش این عشق کهنه دیگه خاکستری بود
اومدی وقتی تو سینه نفس آخری بود
به عشق تو زنده بودم منو کشتی
دوباره زنده کردی
دوست داشتم دوسم داشتی منو کشتی
دوباره زنده کردی
تا تویی تنها بهانه واسه زنده بودنم
من به غیر از خوبی تو مگه حرفی می زنم
عشقت به من داد عمر دوباره
معجزه با تو فرقی نداره

تو خالق من بعد از خدایی
در خلوت من تنها صدایی
به عشق تو زنده بودم منو کشتی
دوباره زنده کردی
دوستت داشتم دوستم داشتی منو کشتی
دوباره زنده کردی
رفته بود هر چی که داشتیم دیگه از خاطر من
کهنه شد اسم قشنگت میون دفتر من
من فراموش کرده بودم همه روزای خوبو
اومدی آفتابی کردی تن سرد غروبو
عشقت به من داد عمر دوباره
معجزه با تو فرقی نداره
تو خالق من بعد از خدایی
در خلوت من تنها صدایی
به عشق تو زنده بودم منو کشتی
دوباره زنده کردی
دوستت داشتم دوستم داشتی منو کشتی
دوباره زنده کردی

قبول نیست

این سخنانی که ایراد فرمودی از شما پذیرفته نیست

اگر آقای احمدی نژاد مانع طرح پزشک خانواده بود و پول ها را در بانک چین بلوکه کرده بود تو چه وزیری هستی اگر با او هم دست نیستی چرا اسعفا ندادی ؟

 

حالا چرا من را به زور و اجبار بردند سربازی ؟

 

تا چند ورق بگذارند جلو مان و برای کار های غیر مشروعشان سند سازی کنند

این حکومت جبار و جنایتکار

برای خود شریک می خواهد .

 

اون زمان در تلویزیون تبلیغ می کردند که شخصی به نام

عبدالمالک ریگی که بعدا" معلوم شد از خاندان ریگی بزرگ است

اقدام به کارهای خراب کارانه و تروریستی

کرده است .

سرانجام هم با یک عملیات محیرالعقول فضایی او را در آسمان به دام انداختند

 

تو سربازی من تو افسر نگهبانی بودم هی اطلاعیه می اومد زیر دستمون و ما هم باید امضا می کردیم

 

من امضا وظیفمه یعنی مجبورم اما کی مسووله اونی که دنبال شر می گرده .

 

حق مردم را نمی دی تمامیت خواهی وادار می کنی اسلحه بردارند و مبارزه مسلحانه کنند

الان هم من هم همین کار را می کنم

 

یک مشت زبون نفهمید .

 

اول ما را دو بار معاف از رزممون کردی بعد گذاشتی دایره عملیات خط ویژه سر چهار راه

 

به قرآن مجید اسلحه بر می دارم و می کشمتون و هر کسی در براندازی با شما بجنگد کمکش می کنم .

 

تا نکشم شما ها را دست بر دار نیستم .

فهمیدم حق با اون بوده شما ها مادر قهوه اید .

قوه

خوب این قوه قضاییه که این  توشه این اژه ای

پدر بزرگ من با این همه نوه و بچه هیچی برا ما ارثیه نباید گذاشته باشه

 

باید این وکیل  قوه قضاییه با کشتن دایی های من بیاد مال و اموال پدربزرگم را که داده دست بچه هاش با زن داییم تبانی کنه و یک جا بالا  بکشه حالا اگه اون ها زنده بودند کلی ارث و میراث به من می رسید

 

اونجایی اژه ای  .

 

دو دنگ مال بابا بزرگم بوده دو دونگ مال دایی علی کوچیکم دو دونگ مال دایی بزرگم بوده اون قانونت نخوره تو اون سرت

سرت را نخوره ای شا لا .

نمی کشمت .

ملاک قاضی نباید فقط کاغذ باشه . این ها یه عمره سه نفری داشتند اون جا کار می کردند باید سهم مساوی بگیرند .حالا ممکنه یکیشون زرنگی کرده باشه مال بقیه را هم به نام خودش زده باشه ولی دلیل نمیشه چون اون زرنگ بوده حق بقیه را بخوره .این و باید قاضی بتونه تشخیص بده و عدالت را برقرار کنه اگر نه یه بچه دو ساله هم می تونه از روی کاغذ قضاوت کنه .