از محافظش معلوم بود که مثل بامشاد بود و بهش انداخته بودند که اون چی کاره بود
اون کسی بود که از هیچ چی خبر نداشت
اون کسی بود که تازه وارد بود و دست چپ و راستش یعنی دوست و دشمنش را نمی شناخت
او کسی بود که تا حالا نمرده بود تا بیدار بشه
او کسی بود که فقط یه جون داشت و یک فرصت اشتباه
او کسی بود که خیال می کرد کسیه اما آلت دست بود .
"یکی از نیروهایی که باعث می شود انسان بتواند در راه مبارزه با نفس امّاره پیروز شود، سعه صدر است. سعه صدر، یا گشادگی سینه، یعنی دریا دل بودن، یعنی اینکه انسان بتواند مشکلات و ناملایمات را در خود هضم کند. انسان صاحب سعه صدر استوار است و خوشی ها و ناخوشی های گذرا روح او را متلاطم و شخصیت او را متزلزل نمی کنند." (منبع: تارنما)