بسم الله الرحمن الرحیم

و خواندن قرآن را بر تو آسان کردیم

۴۲ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

جاهل

اون روزی که گربه سیاهه که دساش سفید بود اومد و لب دیوار دم غروب غیب شد

قبلش یه صدایی اومد و یکی انگار خودشو بلند کرد کوبوند زمین و گفت ج----------اهل

و چند تا چیز دیگه

 

حالا اینا زور خودشونو زدند

و

این نادونونی من بهتر از اینه که مردمی که حقشونو نمیدونند با علم و آگاهی می ندازید

تو سولوفتونی .

تو که الان اون بالا نشستی یا بی خبری و جاهل یا با جادوگرا هم دستی .

 

معلومه

مهریه چیست ؟

صداق معلوم

وقتی معلومه این آقا پانصد تا سکه الان تو جیبش نیست چه مهریه ای ؟

اسمشو بذار دروغ معلوم

و عقد اون ها باطله از همون اول

 

باید اگر مال منقوله همون سر سفره عقد منتقل بشه و اگر غیر منقوله اون هم باید سندش به نام زده بشه و تحویل صاحابش داده بشه .

بعد  چون این عقد شرعی می شه حق طلاق با مرده چون پولشو داده .

یعنی زن الان ملک طلقشه و بدون اجازه شوهر حق بیرون رفتن از خانه را ندارد .

 

وگر نه همینی میشه که این حکومت تا حالا انجام داده و در امور داخلی مردم دخالت کرده و می کند.

اختلاف خانوادگی جایی نیست که بیگانگان در آن ورود کنند و به آن دامن بزنند .

 

ولی چرا کار درست را نمی کنند چون می خواهند در زندگی مردم دخالت کنند و این راهشه

تا خانواده ها مشکل داشته و از هم قابل پاشیده شدن باشند .

 

حق ها معلومه شروط ضمن عقد یعنی چه ؟

 

الان مثلا" می گویند بیایید اعضایتان را اهدا کنید

ما حق این کار را نداریم چون این بدن مال ما نیست امانت الهی است که در اختیار داریم ولی مالک اون نیستیم و جزو اموال منقول و غیر منقول نیست و قابل خرید و فروش و هدیه دادن نیست و باید از اون درست نگه داری کنیم و اومدیم تا معلوم شه کی کار درست و بهتر را انجام می ده .

 

 

انا لله و انا الیه راجعون

 

﴿وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ١٥٥ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ١٥٦ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ١٥٧ [البقرة:155–157

 

گیر کار

گیر کار کجاست ؟

گیر کار از خود مردمه .

من چون تجربه بیماری صعب العلاج داشتم و دکتر های شما و نظام سلامتتون رو می شناختم

این بار که دیابت گرفتم از همون روز اول جوری برنامه ریزی کردم که بتوانم دارو ها را کنار بگذارم .

همیشه

برا من همیشه سوال بود

چرا چند صفحه آخر بیشتر سررسید ها و دفتر تقویم ها

درباره مشخصات فنی مهندسی تیر آهن مطلب نوشته اند .

تیر آهن چه ربطی به سال نو داره ؟

چرا درباره چیز دیگه ننوشتند ؟

 

الان من جوابشو پیدا کردم .

چون وقتی شما خونه خریدی و زلزله اومد و خونت خراب شد

بعدا" ادعا خسارت نکنی و نگی من نمی دونستم میلگرد مقاومت تیر آهن را نداره !

 

اون ها هم یعنی شهرداری و بقیه بگویند ما بهشون گفتیم خودشون با علم و آگاهی انتخاب کردند بمی رند .

 

الان وقتی خودت تنتو دیدی باور کن این تویی !

هر چه قدر جلو تر بری بالا تر می ری مثل هواپیما

وقتی تو ارتفاع پنجاه متری از سطح زمین قرار گرفتی

و انقدر اومدی بالا دقیقا" از همون ساختمانی که اون جا هست

رو برو تو که دیدی دقیقا" اون ماشین توه

اونجا هم باور کن اون تن توه

نزدیک فرحزاد

ساعت یک و نیم

 

این ساعت یک و نیم نصف شب چیه که تروریستا این ساعتو انتخاب می کنند ؟

دستگاه

این الان دستگاه کیه داره حکومت می کنه ؟

دستگاه ابا عبدا...

مگه خدا به کسی تعهدی داده که تا آخر پاش وایسه ؟

اگر تو و دستگاهت یا من ظالم باشند خیلی زود از شما هم می گیره و رسالتش را به کس

دیگه ای منتقل می کند .

 

خدا کمش نمی آد

فکر نکن چون از دماغ فیل افتادی باید اونی بشه که تو می خوای

 

پدرت را که بزرگتر از تو بود کشتند و لگد مال کردند

فکر نکن اگر الان بیایی و انا انا کنی الان همه دورت می گردند .

 

تا زمانی که کتاب به این واضحی رو از رو نمی تونند بخونند

حرف بابای تو و من هم خریداری ندارد .

 

با همین حرف ها و وعده ها تونستی تا حالا مردم را گول بزنی

 

دماغ

لغت‌نامه دهخدا

دماغ . [ دَ ] (اِ) انف . بینی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). عضو و اندام واقع در وسط چهره . آلت بویایی . بنظر می رسد که این معنی و معانی بعدی نیز عموماً از معنی نخستین (مغز سر که آن را مرکز سودا و خیال می دانسته اند) پدید آمده است و بهرحال ترکیبات این معنی غالباً موهم نخستین معنی نیز هست :
بوی گل اندر دماغ جان ما
زآن سر زلف سمن بوی افکنی .

عطار.


- آب از دماغش بیرون آمدن ؛ لذت و سرور گذشته به تعب و رنجی بدل شدن . (یادداشت مؤلف ).
- آب دماغ ؛ آب بینی . (یادداشت مؤلف ).
- از دماغ فیل (شیر)افتاده بودن ؛ سخت متکبر بودن : از دماغ فیل افتاده است ؛ سخت متکبر است . (یادداشت مؤلف ).
- بوی انسانیت به دماغ کسی نرسیدن ؛ از انسانیت بویی نبردن . از آداب معاشرت بهره ای نداشتن و سخت به دور بودن . (یادداشت مؤلف ).
- خون دماغ شدن ؛ از بینی خون آمدن . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ تیر کشیدن ؛ در تداول عامه ؛ کنایه از لاغر شدن .
- دماغ چاق ؛ گنده بینی . که بینی بزرگ و بلند دارد. دماغ گنده .
- دماغ دزدیدن از چیزی ؛ دماغ گرفتن از آن چیز. کنایه است از اعراض کردن و بیدماغ شدن . (از آنندراج ) :
دماغ نکهت بوی نسیم زلف که راست
ز بوی سیب زنخدان دماغ می دزدم .

صائب (از آنندراج ).


و رجوع به ترکیب دماغ گرفتن از چیزی شود.
- دماغ را بالا کشیدن ؛ اظهار عدم رضایت کردن با چهره . (یادداشت مؤلف ).
- || دماغش را نمی تواند بالا کشد؛ در تداول عامه ، کنایه از اینکه بی عرضه و نالایق و بیکاره است . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ قلمی ؛اَنْقی ̍. باریک بینی . مقابل دماغ گنده . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ کسی را به خاک مالیدن ؛ مغلوب و منکوب کردن . شکست سخت دادن و خوار کردن . غرور و تکبر او را شکستن . شخصیت او را خرد کردن . (یادداشت مؤلف ). پوزه اش را بخاک مالیدن .
- دماغ کسی را سوزاندن ؛او را قرین شکست و ناکامی کردن . دچار رنج و شکست کردن .
- دماغ کسی مالیده شدن ؛ به علت بدبختی از کبر یا نشاط گذشته بازآمدن . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ گرفتن ؛ آب بینی ستردن . بینی پاک کردن . (یادداشت مؤلف ). بینی گرفتن . (ناظم الاطباء). مرادف آستین به بینی گرفتن است . (از غیاث ).
- || مسدود شدن منافذ بینی به سبب سرماخوردگی و جز آن .
- دماغ گرفتن از چیزی ؛ دماغ دزدیدن از آن چیز. کنایه است از اعراض کردن و بیدماغ شدن . (از آنندراج ) :
آنانکه خو به نکهت کاکل گرفته اند
در بوستان دماغ زسنبل گرفته اند.

ظهوری (از آنندراج ).


- دماغ گنده ؛ آنکه بینی بزرگ دارد. (یادداشت مؤلف ).
- || مالدار و سرشناس .
- موی دماغ ؛ موی بینی . (آنندراج ).
- || کنایه از مخل بودن . (آنندراج ). مزاحم و گرانجان .
- موی دماغ کسی شدن ؛ مزاحم او شدن . در حال نشاط و لذت او را تنها نگذاشتن و خلوت و حال و نشاط او را بر هم زدن .
|| شامه . بویایی . از قبیل اطلاق معنی ظرف بر مظروف است .
- دماغ تیز داشتن ؛ شامه ٔ تند داشتن . (یادداشت مؤلف ).
|| کام . حنک . (ناظم الاطباء). || عجب و تکبر و نخوت و تبختر. (ناظم الاطباء) (برهان ). عجب و تکبر. (از غیاث ) (از آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ) (از لغت محلی شوشتر) : اگر کسی دماغی دارد او را فروشکند و دعوی از سر بیرون کند. (تذکرة الاولیاء عطار).
به خرمن دو جهان سر فرونمی آرند
دماغ و کبر گدایان خوشه چینان بین .

حافظ.


خواند دانش را قَدَر عقل مجرد در ازل
عقل را زآن رو نشد پیدا دماغ سروری .

سلمان (از آنندراج ).


- در دماغ آمدن ؛ دماغ بالا بردن . نخوت و غرور بهم رساندن . (آنندراج ) :
قرابه ادیب دماغ آمده
به تعلیم او در دماغ آمده .

طغرا (از آنندراج ).


و رجوع به ترکیب دماغ بالا بردن شود.
- در دماغ داشتن ؛ در دماغ آمدن . نخوت و غرور بهم رساندن . (از آنندراج ). مدعی بودن . دعوی کردن . (یادداشت مؤلف ) :
ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد.

حافظ.


و رجوع به ترکیب دماغ بالا بردن شود.
- دماغ بالا بردن ؛ دماغ بالا رفتن . در دماغ آمدن . در دماغ داشتن . نخوت و غرور بهم رساندن . (آنندراج ) :
دماغی به بالا عبث برده ای
چه جویی ز خود آنچه بسپرده ای .

ظهوری (از آنندراج ).


باده در سر یار در بر می رسد ما را کلیم
چون صراحی گر دماغ خویش بالا برده ایم .

کلیم (از آنندراج ).


- دماغ بالا رفتن ؛ دماغ بالابردن . کنایه است از نخوت و غرور بهم رساندن . (از آنندراج ). و رجوع به ترکیب دماغ بالا بردن شود.
- دماغ فروختن ؛ دماغ کردن . نخوت و غرور کردن . (آنندراج ). رجوع به ترکیب دماغ کردن شود.
- دماغ کردن ؛ دماغ فروختن . نخوت و غرور کردن . (آنندراج ) :
بوی خسرو نمی کشی ز دماغ
بیش از این خود دماغ نتوان کرد.

امیرخسرو (از آنندراج ).


و رجوع به ترکیب دماغ فروختن شود.
|| طاقت . (ناظم الاطباء) (از غیاث ) (از آنندراج ). || نشئه و کیف . (ناظم الاطباء) (غیاث ). نشاط. (ناظم الاطباء). به معنی نشئه و کیف ، چنانکه گویند: فلانی دماغ رسانده . (از آنندراج ). در اصطلاح عوام به معنی حالت خوشی و حوصله آید: دماغ داری ؛ حوصله داری . (یادداشت مؤلف ).
- از دماغ (از دل و دماغ ) افتاده بودن ؛ نشاط و خوشدلی پیشین را نداشتن . حال و شور گذشته را از دست داده بودن . (یادداشت مؤلف ).
- بددماغ بودن ؛ بدحال بودن . نشاط و شادی و حوصله نداشتن . (یادداشت مؤلف ).
- || درتداول عوام ، بداخلاق بودن .
- بی دماغ بودن ؛ افسرده و ملول بودن . پریشانحال و بی نشاط بودن . کدر و ملول بودن . (یادداشت مؤلف ).
- خوش دماغ ؛ خوش مشرب . مجلس آرا. بذله گو. (یادداشت مؤلف ).
- دماغ آرایش دادن ؛ دماغ رسیدن . سرخوش شدن و شکفته کردن دماغ . (از آنندراج ):
ز هشیاری دماغی دادم آرایش که در مستی
دهان تلخ است از خمیازه ٔ آن نشئه افیون را.

واله هروی (از آنندراج ).


- دماغ چاق بودن ؛ در تداول عوام ، سرحال بودن . می پرسند: حال شما چطور است ، دماغ شما چاق است ؟؛ سالمید و... مرحوم صادق هدایت به مسخره از این کنایه ساخته است چاق سلامتی کردن . و یکی از مترجمان آخوند هم ترجمه کرده بود:انفک ضخیم ؟؛ یعنی دماغ تو چاق است . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ چاقی ؛ احوالپرسی . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ چاقی کردن ؛ احوالپرسی کردن . پرسیدن که دماغت چاق است ؟؛ یعنی حالت خوب است ؟ (یادداشت مؤلف ).
- دماغ سوخته ؛ کنایه ازخاطر ناکام و افسرده کسی که در وصول به مقصد یا هوسی شکست خورد. در تداول عامه ، به طنز و شوخی و مسخره گویند دماغ سوخته می خریم . یا بوی دماغ سوخته می آید.
- دماغ کسی چاق بودن ؛ سرحال بودن و نشاط داشتن .(یادداشت مؤلف ).
- || مال بسیار داشتن . (یادداشت مؤلف ).
- سر دماغ آمدن ؛ حالت خوشی و نشاط پیدا کردن . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ گَزیدن ؛ آزردن مغز. آزرده خاطر ساختن :
بی جلوه ٔ آن سروقد گلگشت باغم می گزد
گل می خراشد دیده ام بلبل دماغم می گزد.

میر (از آنندراج ).


- دماغ نرم کردن ؛ به وجدو حال درآوردن دماغ ، برخلاف خشک مغزی و خشک دماغی :
در آن نشئه که ما را گرم کردند
دماغ بندگی را نرم کردند.

زلالی (از آنندراج ).


- سردماغ بودن ؛ حال و وضع خوب و رضایت بخش داشتن . خوش بودن . سرخوش بودن . (یادداشت مؤلف ): اسب سردماغ است ؛ یعنی خوب از او مواظبت شده .
|| خواهش ، و به این معنی اخیر در محل تعظیم آید. (از غیاث ) (ناظم الاطباء). خواهش و درخواست ، و در این معنی درمحل بزرگی و تعظیم آید و اکثر در مضاف مصادر یا آنچه بدان ماند آید، چنانچه گویند دماغ حرف زدن ندارم ، و گاهی به اشخاص هم آید. (آنندراج ). || چیزی بر سر کوفتن . (از غیاث ) (از آنندراج ).
 

ماجرای بزرگ

من که گفتم

من کسیم که جرات کردم با شما و دزدا در بیفتم

 

من خدایی که به یه ماجرا بنده نمی پرستم

هر چند اون ماجرا خیلی بزرگ باشه .

روشن بشو

آقای روشن روشن پژوه می گه چی شده که مردم نمی آن طلا هاشونو تو مسجد حراج کنند ؟

 

چون طلا خیلی گرونه ؟

نه

برا اینکه دیگه دوران کسی مثل کرباسچی شهدار تهران نیست تا یه سکه بذارند و صد تا ور دارند .

بعد خودشونو محاکمه کنند و پول شویی و غارت رو قانونیش کنند .

یا اگر هم باشه دست زیاد شده .

 

این آقای کرباس چی اومد حق ما رو خورد

تو تهران سیصذو هشتاد متر زمین به نام ما بود تو بهترین نقطه یعنی ریه اون

اگه بیدار نشده بودم الان با دار و دسته ای که اون ها بهم زدند هم تو تبعید گاه مصدق داشتیم زندگی می کردیم .

 

ما خونه داشتیم

اول میایند با فریب و وعده از چنگت در میارند

بعد چهل سال می دوانندت

تا تقریبا" بتونی یه همچین چیزی رو بدست بیاری و دوباره اگه بتونند این کارو می کنند .

دورس می گی

قبلش من فرزند صالخ و شیر خام خورده ای بودم و قوم ثمود  و باد و طوفان هم زیاد می اومد

 

بعد که از خواب بیدار شدم و دنبال کارو گرفتم

اون روز قوم عاد بود و هود

 

امروز قوم لوطه و این حرفا لات بازیه

متاسفانه با این ها بجز زبان خودشون نمی شه جور دیگه ارتباط برقرار کرد

 

حالا که بهت برخورده بجای کارهای نمایشی بیا اصل مطلب را به مردم توضیح بده

 

اولا" درست آیه ها را بخون راه و چاه رو بگو به مردم

دومش هم بیا بگو می نم کیند اینها که این کار ها را کردند و خراب کاری ها را به بار آوردند .

 

دقیقا" بیا اسمشونو با کاری که کردند بگو .

آخرش که چی

از این قانون و مقرراتت تهش هیچی بغیر از ترور و کشت و کشتار چیزی در نمی آد .

پس بیخود برا من دم از قانون نزن که حنای تو برا من رنگی نداره .

یمش گدای پشت کوهی بی سواد جنایتکار اومدند بر مسند حکومت تکیه زدند دارند دزدیشونو می کنند و از کتاب و قانون دم می زنه .

بدهکا

مثل اینکه اشتباه از ما بوده یه چیزی هم به شما با بلا ها که سر ما آوردی بدهکاریم .

در عمل تو فقط پشم و کلاهت عوض شده وگرنه ماهیتتون یکیه همتون مستکبرید .

همون نسخه ای که تو یگنه دنیا می پیچند تو هم می پیچی .

چه فرقی می کنه آرمش الله باشه یا شیر و خورشید علی اجرا کنه یا عمر .

یه کاری

یه کاری کردم دیگه نمی بینی

تو رو کشوندم تا اینجا

 

چند ساله داری گوش می کنی

اما شتر و صالح و اینا نبود اون خودتی

یادته هواپیمات خورد تو کوه انگار شتر از کوه دراومده

 

داستان ماجرای هود بود

و اون شب که ساعت یک و نیم نصف شب میزیزند تو خونه هود

و خدا زیر شان را زبر می کند

 

این همه کار کردم میگی کاری نکردی ؟

کلی با اینها درگیر شدم

کاسه کوزه هاشونو ریختم به هم

 

چند بار دیونه خونه خوابیدم

 

فکر کنم سر جمع چند صد میلیاردی باید بهم بدند .

 

بعد هم من با آمریکا کار ندارم این شمایید که منافقانه امریکا رو زیر پا می خواهید بگذارید .

 

از نظرم اون صاحب سلطان یعنی علمه و من طالب علم

اگر هم گفتم می خوام برم تگزاس برا همین بود چون یکی ایرانی اونجا رو نفت کار می کرد گفتم شاید این جا نمی خوانم اونجا بخوان

 

که این ماجرا ها بزرگتر از این حرفا بود و کار دنیا بیخ پیدا کرد .

 

الان هم به جا خمیر کردن اون چند صد میلیاردو بریز به حساب چون دنیات که بد جوری ریخته بود به هم درست کردم .

 

یه چند تا دروغ گو و دو دوزه باز بودند که مردند و کلی چماعت ا دستشون راحت شدند .

 

فکر کنم شما ها اگه امام زمانتونو نازل کنم حرف گوش می کنید

پس منتظر باشید

 

پس از آن کافران اعراض و دوری کن و منتظر (فتح و فیروزی خدا) باش، که آنها هم منتظر (قوّت خویش و ضعف و شکست تو) هستند.

 

انتظار هم یه کاره

 

الان بیکار نیستم که این همه نوشتم

 

پس، از آنان دورى کن و منتظر باش، که آنان نیز منتظرند.

زیادی

زیادی آب خوردن باعث از کار افتادن معده و بیماری است .

اگر تشنه نیستی چرا آب ؟

معده و روده که از کار بیفته مغز و کل بدن درگیره.

رطوبت بالا بد تر از سنگ کلیه است .

بعضی ها اصلا" آب نمی آشامند و عادت دارند .

باید کم و جرعه جرعه آب خورد و یکباره حجم بالایی رطوبت وارد معده نکرد .

بجای لیوان از استکان استفاده کرد .

تقویت معده باعث قوی شدن کل بدن و بی نیازی به دارو ها و آنتی بیوتیک هاست .

و این کمک به کم کردن کار کلیه و کبد است .

روزه و خواب و استراحت و آرامش باعث خنک شدن بدن و کلیه می شود .

ورزش و کار و فعالیت به تولید سموم سوخت و ساز در بدن می انجامد و اتفاقا" کار کلیه را زیاد می کند و

چون گرسنه تر می شویم بیشتر می خوریم و بیشتر به کلیه ها فشار میاد .

 

باید اینو فهمید که هر چیزی اندازه داره .

منظور از ورزش در طب پیاده روی معمولی و سبک و یعنی تحرک است .

 

کم خوردن و سبک خوردن خیلی راحت تر از پز خوردن و دویدن است .

ادبه

من مدرسه ادب درس نخوندم

قشنگ حرف می زنیا ولی

اگه زیاد حرف بزنی می گیرم اون خداتم میزنم ادبش می کنم .

مستجاب

اقای مجری تو همون بودی که چند سال پیش اسم منو اوردی تو برنامه سحریت تا مردم ایران دعا کنند خوب بشه دعات مستجاب شد .

البته هزار تا حمید رضا کرمی دیگه هم داریم .

اما امام احتیاجی به مال ما نداره و اگه قرار باشه بیاد و از شما دزد تر باشه که امام نمیشه و طبق گفته خودش این حکومت اگر حق مظلوم را از ظالم نگیرم از آب دماغ بزغاله بی ارزش تره .

حالا من هم دعا می کنم تا خدا شما را هم شفا بده .

زندگی نامه آخوند ترکستانی را هم برات می ذارم بخون همون که یه لیوان آب جوب کشاورز را برداشت وضو بگیره بعد یاد قیامت افتاد رفت یه سلط آب بجاش ریخت تو جوب یه وخ مدیون نشه .

ifilm

تکون نخور

هر کاری بکنی اشتباس

چپ بری مردی راس بری مردی

سربازی نرو

حارج نرو

ازدواج نکن

کار نکن

بچه دار نشو

کتاب نخون

خونه تو عوض

فرار نکنی زندانه

فرار بکنی بیمارستانه یا قبرسون

 

این فیلما دری وری چیه می سازید هزار بار هم نشون مردم می دید

 

اسم سریالش چی بود

 

بر شیطون لعنت یک

بر شیطون لعنت دو

بر شیطون لعنت سه

 

یا همون افتاد یا نیفتاد

 

همه تو این سریال غلطند .

 

نسل ترمز

بار خودم

بار خودشو می بنده

اون روز ها در دربار هم بودند

قبل تر هم بودند

الان هم هستند

 

موبدان

یعنی مذکرانی که چون موهاشون بده موهاشونو با پارچه می بندند .

 

قاضیه گفت نمی خوایمش - کسی که حقشو بخواد نمی خوایم

حسن روحانی گفت معلم نمی خوایم

دکتر ها گفتند بیماری که خوب بشه نمی خوایم

 

من هم می گم کور خوندید اون کاری که دلم بخوادو می کنم نه اونی که شما می خواید .

 

نمی خوام عمل کنم

من نه قلب عمل می کنم نه اگه بتونم عمل می کنم

به نظر من اینا که عمل می کنند دیوونند

این همه درس خونده یه خر بیسواد سیگاریو یا یه مشروب خور رو

نجات بده

نمی خوام خلبان بشم چون عاقبت خلبان ها را دیدم که با کون خوردند به زمین گرم و فلج شدند .

اگه بتونم هم نمی کنم .

این ماشین های اینها رو هم نمی خوام بخرم چون خوشم از قیافشون نمیاد به نظرم چهل تومن بیشتر نمی ارزه .

نمیخوام برم کربلا به خاطر پانصد دلار اگه پنصد هزار دلار می دادند شاید .

نمی خوام این جوری که اینا میروند برم مکه اونی که خدا گفته میرم .

اون کاری که اونا می خواند نمی کنم اون کاری که باید و می کنم .

نمی خواستم و نمی خوام سوپورمن بشم فقط یکم زور می خواستم بگیرم چند نفرو بزنم که شد .

نقره

نقره هم همون حکم طلا رو داره .

آنها که طلا و نقره یعنی هر چیز قیمتی الماس جواهر یاقوت

انگشتر نمی دونم بعضی ها چه جوری دستشونه انگشتشون درد نمی گیره

به من که نمی سازه .

 

الان به تازگی سارقین دست خود را بر سینه پیرزنان می کوبند و سینه ریز می ربایند .

چون وزنی داره برا خودش و آسونه .

اون برنامتون هم دیدم مثل پراید باربند دار می مونه

الان هرچی سوپور خالی بنده بلند می شه می ره کاشونو جارو می کنه .

شصتو یک تن طلا

نمونه ادرار و که دادم دستش نگرفت گفتم کجا بذارم

گفت اونجا گفتم گمش نکنی

یکی تو مردم اونجا نشسته بود اخماش تو هم بود

الان تکذیب می کنه می گه

شایعه کردند در اینتورنت که

طلای بانک مرکزیو دزدیدند

خوب دوباره ازش آزمایش بگیر

پولشو که نمی خواد بگیری .

هیچی گمش نکرده بود ولی

فقط می خواست دوباره آزمایش بگیره خیالش راحت شه .

ساربون

اگه علی ساربونه می دونه شترو کجا بخوابونه

اصلا" قضاوت کار تو نیست

خدا قاضیه

او علی کبیر و عظیمه

هر کی هر چی سرش میاد حقشه

هم این دنیا هم اون دنیا

می خواست چشماشو وا کنه ببینه پاشو کجا می ذاره

وقتی با شمشیر پدر تو رو تو کربلا تیکه پاره کردند

تو هم اگه تونستی همین کارو بکن

درستش همینه

منم اگه یه روز دستم بهتون برسه 

حسابتون رو می رسم

اینو می گویند عدالت

قدردانی

چی کار کرده دکتره که ما باید ازش قدردانی کنیم

به جز اینکه ده بار جون به سرمون کرده مگه کار دیگه ای هم تونست بکنه ؟

آخرش خودمون خودمون رو خوب کردیم

الان هم زلنسکی اگه عرضه داره مردمش رو مسلح کنه بره از کشورش دفاع کنه

من جای اون بودم یک وجب خاک مفتی به کسی نمی دادم .

فقاهت

اگر انگشتر دو گرمی طلا باشه برا مرد حرومه

ولی اگه دو کیلو طلا به ساعت ببنده آویزون خودش بکنه اشکال نداره

 

این اسمش میشه فقاهت

بعد دستاتو بلند کن دعای ابو حمزه بخون _ اون هم یه کس خلی بوده پیدا شده

ادای امام سجاد و در آورده معلوم نیست چه کار کرده _ ولی اگه بهت بگن همون طلا 

در هر شرایطی برا مرد حرومه گنجش نکن در راه خدا انفاق کن هفت هزار برابر ثواب

دارد و بجای ناله زدن و دروغ گفتن تا گناهانت که اگر کاری صورت داده باشی که

ندادی پاک شود

چون باید دل از اموالت بکنی

حاضری به مجلس گناه و دروغ بنشینی و مویه کنی و گردن ظالم کلفت کنی

ولی گردن به حق ندهی !

آمادگی

نمی تونیم دیگه ازدواج کنم

مریضمون کردند بی پدر مادر ها .

کاری که از دستم بر میاد اینه

تا آخر عمرم باهاشون مبارزه می کنم .

گناه من

گناه من این بود که گیر دستگاه جبار و ستمگر شما افتادم .

تو کارو دادی دست کس دیگه داری پادشاهیتو می کنی

وقتی مردم را گمراه می کنی دیگه اسمی از خمس و زکات

نیاور .

تازه باید یه چیزی هم بذاری روش برای دیاتی که باید پس بدی .

 

سنگ سازی

آب نمی آشامند

خون غلیظ دارند

آب غوره نمی خورند

دیابت چه می کند

دیابت رگ ها را خشک می کند و باعث فشار خون و سکته می شود .

روزه و آفتاب و نوع خاص غذا فشار خون را کاهش و تنظیم می کند .

 

هفته ای دوز روزه بگیر هیچ مرضی نمی گیری .

 

اونی که خدا گفته اینه :

بین نماز صبح و مغرب هیچ چی نخور

بعدش تا نماز صبح هر چی بهتره بخور .

 

نباید مریض بشی دیگه وقتی مریض شدی صبر کن و کمتر بخند و بیشتر گریه کن

شیرینی کمتر بخور و بیشتر تلخی بخور

به این راحتی خوب شدنی نیست

 

هر وقت خوابم گرفت می خوابم

خواب خوب شب بین ده تا یک نصف شب

دقیقا" زمانیه که خیلی ها بیدارند .

 

توهین : میدونی کپک بیشتر از تو می فهمه

کپک روی مربایی می روید که شکر نداشته باشه

یعنی کپک می فهمه شکر چه کوفتیه !

نه خیر

چون ماه رمضون می خواد همون کاری رو بکنه که قبلا" می کرد .

باید بفهمه که این ماه خداست نه ماه مردم و باید دربست در خدمت خدا باشد .

مسابقه

بجای این مسابقه های الکی

و شکلک در آوردن و ادا

یه برنامه بساز که به مردم آموزش بده حقشونو از کی بگیرند

مسوول کیه

کدوم اداره است .

شهرداریه

اون روز شهرداری مشهد این بلا رو سر مردم می آورد

امروز شهرداری تهران

مسوولیت اداره شهر با شهرداریه .

پلیس و بقیه چیز ها بازوان همین اداره اند که می شه همون شهربانی سابق .

نمازتو بخون

تو برو نمازتو بخون

 

من زبون شما رو نمی فهمم

شما هم زبون منو

 

لیاقت پدر تو همین بود که با امثال عمرو عاص سر و کله بزنه و در بیفته .

کمیل

آخه من چه جنایتی کردم پدر سگ که این دعا را باید بخونم

این دعا مال کمیله نه مال حمید رضا

من داروی یکی دیگه رو نمی خورم چرا باید دعای کس دیگه را بخونم .

اون زمان خیلی جنایت کار و تیغ کش بودند ولی عرضه نداشتند از زن و بچه خودشون مواظبت کنند .

شیر خدا

 

مواظبت

/movAzebat/

مترادف مواظبت: پاسداری، توجه، حراست، محارست، محافظت، مراعات، مراقبت، نگهبانی، نگهداری، پاییدن، نگهبانی کردن، مراقبت کردن


برابر پارسی: پاییدن، نگهبانی کردن، رسیدگی کردن، تیمار کردن


معنی انگلیسی:

vigilance, attention, care, supervision, assiduity, application

معلوم شد

بالاخره معلوم شد کی اونشب به خونه ما حمله کرد یا نه؟

اگه خبر نداری مسوول محترم استعفا بده .

 

داره به من آموزش مسافرکشی میده

من که نمیام اشتباه اونو تکرار کنم

دور جهان الا خون والاخون بچرخم

یا بیام نوکر و جیره خور اینو اون بشم

 

من حقمو می خوام

 

یه تخمه خریدن بلد نیست

یک کیلو نمک بجا تخمه بهش داده

این لر هم گرفته دستش اومده .

 

هر خری میاد حقشو می خوره اعتراض نمی کنه

از همون روز اول تا الان صد دفعه بهش گفتم نزدیک

دو سال طول می کشه تا اگه مجبور شه این

یابو الفی حرف بفهمه .

 

این ها نسلشون این جوری بار اومده .

 

این حکومت عوضی هم آویزون این شده

تا بتونه از طریق این الدنگ حق منو بخوره .

 

اون یکی هم که بجز آبغوره گرفتن و سر قبر این و اون رفتن

کار دیگه ای

از این دین بهش یاد ندادند .

 

ای شالا قبرای باباهات زیرو رو شه خامنه ای .

لیبرالنقلاب

چون به اسم دین و در زیر پوشش و چتر دین دارید همون کارها را می کنید با شما مخالفه

داره میگه چرا به اسم دین و اسلام دارید کنسرو می کنی ؟

راستشو بگو

بگو من هر جور بخوام حکومت می کنم و ادعای دین نداشته باش

انوقت باهات مخالفت نمی کنه

این حرفها که میگه خیالاته

واقعیت چیز دیگس

عملا" این دین و انقلاب که میگیو همین آدم هایی تو اداره ها انجام

می دهند که اعتقادات درستی ندارند و مسلمان نیستند .

 

امونیستیه و آدم معمولی داره این جهان و همه جا را می چرخونه

و هرجور دلش بخواد دین را تفسیر می کنه .

 

این کارشناس شما تو توهم زندگی می کنه نه واقعیت .

 

برای اینکه آدم های شما اون جوری عمل می کنند که به نفع میز و دفتر دستک خودشون تموم شه و برای دیگران و حق ارزشی قایل نیستند .

جدی

اصلا" جدی نمی گیرندت اینا

تا زمانی که به جای محکمی وصل نباشی

و زور بالا سرشون نباشه عددی به حسابت نمی آورند .

وکلا

به من گفتند وکیل بگیر

گفتم مشخصه وکیل نمی خواد

این جوری شد که قاضیه حق منو پایمال کرد

 

اومده تو تلویزیون میگه کانون وکلا هفتاد و چند ساله که مستقله

 

مگه من سر گنج نشستم برم وکیل بگیرم

بعد هم آدم زنده اگه اینها بذارند زنده بمونه وکیل نمی خواد

فقط به خاطر اینکه می خواهند کاسبی کنند این کار را کردند .

 

بعد می گه قوه قضاییمون حرف نداره عالیه .

 

گذاشتم برا اون دنیا یا وقتی که دنیا جوری شد که قدرتشو پیدا کردم حقم را از اینها بگیرم .

 

مسجد

اون مسجد های شماست که مرده و ازش چیزی در نمیاد

من هنوز زندم.

خودش

من می خواستم دوستانه مساله رو حل کنم .

خودش دنبال شر می گشت ول کن نبود .

چهار نفر آدم آورد .

یه چیز دیگه به من چسبوند نسخه خودشو پیچید .

همونجا همون آدماش نگاش کردند .

اگه ریگی تو کفشش نبود

کافی بود پرونده رو می داد من می رفتم

کپی می گرفتم بهش می دادم .

شنیدم مرده برا همین دیگه دنبالش نرفتم .

 

اگه زندس بیاد از خودش دفاع کنه .

ادای

ادای احترام رو در بیارید

کی فلسطین آزاد میشه

برم انترونو از نزدیک ببینم

شناختی

حق را شناختی

عقل هم که داری

الان حق با منه کنار من وایمیستی یا نه کنار اونا ؟

اینارو ببین

خلبان مقصره

باید کف دستشو بو می کرده

باید می دونسته اینا می خواند تیر اندازی کنند

 

پس این برج مراقبات که اجازه پرواز را می ده چی کارس؟

 

خوب برج هم نمی دونسته

 

پس کی میدونه

 

یکی می دونسته به اینها نگفته تا هواپیما را کله کنند همش نقشه و

برنامه ریزی شده بوده

حتی دوربین هم کار گذاشته بود تا از صحنه سقوط فیلم برداری کنه

 

پس این جوری باشه که کسایی تو اکراین و جاهای دیگه می دونستند

 

کیند اون ها چرا کسی یخشونو نمی گیره ؟

 

چون این دولت ها همشون تروریست و حامی ترورند .

 

ترامپ حق داره اروپا و کانادا را کنار بذاره و خودش مستقل با روسیه عمل کنه .

 

البته کسانی هم تو امریکا و روسیه هستند که با تروریست ها همکارند .

 

قراره جنگ جهانی تو منطقه آغاز بشه و فقط با یک جنگ گسترده می شه اینها را از منطقه و کشور بیرون کرد

 

و گر نه به دلیل سهل انگاری و بی معرفتی عناصر مختلف نظامی و اطلاعاتی هر روز باید شاهد حوادث گوناگون

در

همه جا باشیم .

آ<»

کمتر زر زر کن

شیطان صفت ها

آدم خودت بودند

تو همون زندانی که تو ادارش می کنی زندگی می کردند

 

تو چه زندان بانی هستی که خبر از هی چی نداری ؟

 

مگه میشه آدم های خودتو نشناسی؟

انگار

انگار نه انگار ما هم حق وحقوقی داریم

مردشور اون قضاوتت و ببرند

پدر سگ

بی شرف

بی ناموس

 

اصلا" قاضی کس کشت با من صحبت نکرد

هیچ کدومشون

بخاطر اینکه تو رییسی اژه ای مادر سگ پدر سگ