کودِتا (به فرانسوی: Coup d'État، /ˌkuːdeɪˈtɑː/) براندازی ناگهانی و خشن دولت یا حکومت وقت توسط نیروی نظامی است. پیشنیاز اصلی یک کودتا، کنترل تمام یا بخشی از نیروهای مسلح است. برخلاف انقلاب که معمولاً توسط عده زیادی از مردم که برای تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وقوع می‌پیوندد. کودتا تغییر در قدرت از بالااست که صرفاً به جابجایی شخصیت‌های سیاسی حاکمیت می‌انجامد.

کودتا به ندرت بر سیاست‌های بنیادین اقتصادی و اجتماعی یک کشور تأثیر می‌گذارد. در دو سده اخیر کشورهای زیادی در آسیا، قاره آفریقا و آمریکای لاتین کودتا را تجربه کرده‌اند.

 

واژه «کودتا» (به فرانسوی: coup d'état) از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده‌است و به معنی «ضربه (ناگهانی) به دولت» است. این عبارت در زبان‌های دیگر نیز به‌کار می‌رود. واژه «پوچ» (به آلمانی: Putsch) از زبان آلمانی (گویش سویسی = ضربه) نیز همین معنی را دارد و گاه به کار رفته‌است.

 

عوامل پیروزی کودتا

از دیدگاه ساموئل هانتینگتون، پژوهشگر علوم سیاسی، یک کودتا تنها در دو صورت موفق خواهد بود. یا فعالان سیاسی در جامعه باید کم‌شمار باشند، یا کودتا باید به تأیید بخش قابل توجهی از فعالان سیاسی برسد. ائتلاف اکثریت فعالان سیاسی برای حمایت از کودتا تقریباً امکان‌ناپذیر است، از این رو شرط دوم کم رخ می‌دهد.تقسیم قدرت نیز در کودتا میان گروه‌های سیاسی به سختی صورت می‌گیرد. در غیاب این شرایط کودتا به شکست یا جنگ داخلی می‌انجامد.

 

ضد کودتا

در آنچه به عنوان "ضد کودتا" یاد می شود، رژیم ها ساختارهایی ایجاد می کنند که به دست گرفتن قدرت برای هر گروه کوچکی دشوار می شود. این راهبردهای ضد کودتا ممکن است شامل قرار دادن استراتژیک گروه های خانوادگی، قومی و مذهبی در ارتش باشد. ایجاد یک نیروی مسلح به موازات ارتش عادی؛ و توسعه چندین آژانس امنیت داخلی با صلاحیت قضایی همپوشانی که به طور مداوم بر یکدیگر نظارت دارند. همچنین ممکن است شامل افزایش حقوق مکرر و ترفیع برای اعضای ارتش، و استفاده عمدی از بوروکرات های مختلف باشد. تحقیقات نشان می دهد که برخی از استراتژی های ضد کودتا خطر وقوع کودتا را کاهش می دهد. با این حال، ضد کودتا اثربخشی نظامی را کاهش می‌دهد، و رانت‌هایی را که یک متصدی می‌تواند استخراج کند ، محدود می‌کند. یکی از دلایلی که دولت‌های اقتدارگرا تمایل به داشتن ارتش‌های بی‌کفایت دارند این است که رژیم‌های اقتدارگرا می‌ترسند که ارتششان کودتا انجام دهد یا اجازه دهد یک قیام داخلی بدون وقفه ادامه یابد – در نتیجه، حاکمان مستبد انگیزه‌هایی برای قرار دادن وفاداران نالایق در پست‌های کلیدی ارتش دارند.

 

۳ اسفند ۱۲۹۹

کودتای سوم حوت ۱۲۹۹ کودتایی نظامی بود که توسط سیدضیاءالدین طباطبائی و کلنل رضا خان میرپنج (بعدها رضاشاه پهلوی) اجرا شد که زمینه را برای تشکیل سلسله پهلوی فراهم آورد. در روز سوم اسفند، قوای قزاق وارد تهران شده و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از فعالان سیاسی و رجل سرشناس بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرح‌آباد گریختند و سپهدار رشتی (نخست‌وزیر) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد. نتیجه کودتا، رئیس‌الوزرایی سیدضیاءالدین و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا شدن رضاخان بود.

 

۲۸ مرداد ۱۳۳۲

کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد خود را به زاهدی تسلیم کرد و بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. شاه از رم بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد کنسرسیوم منجر شد. کمک‌های مالی آمریکا به دولت ایران رسید و در تقویت حکومت تازه مؤثر افتاد.

 

نوژه

کودتای نوژه یا قیام نوژه نام طرحی نظامی با نام کامل نجات قیام انقلاب بزرگ بود که در آن تنی چند از افسران ارتش شاهنشاهی ایران با تمرکز افسران نیروی هوایی برای بازگردانی شاپور بختیار به ایران و حذف سید روح‌الله خمینی و نابودی نظام جمهوری اسلامی طرح‌ریزی کرده بودند که با لو رفتن کودتا در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ و محاکمه عوامل و دست‌اندرکاران آن این اقدام با شکست مواجه شد.

 

 

 

از کودتا های نوین می توان به ترور شهید رجایی و جانشینی آیت الله خامنه ای و ترور شهید رییسی و جانشینی دکتر پزشکیان اشاره کرد .

 

 جناب ظریف میگه اعتلاف نباشد پس یکی از شرط های کودتا .

 

این ترور تلاش برای انجام کودتا بوده است که ممکن است با ضد کودتا شکست خورده باشد .