من اگه می دونستم این دشمنه که با اسلحه می اومدم سراغش .

تازه من نرفتم منو بردند .

گفت برو آدم می خواد بره باید برگرده دیگه

به قرآن فهمیدم یه کاری می خواد بکنه

پیش خودم گفتم هیچ غلطی نمی تونی بکنی

صبر کردم ببینم چه غلطی می کنه از پشت حمله کرد

دشمنی خودشو ثابت کرد

من هم نفرینش کردم گفتم ان شا الله سر بچه هاتون بلا بیاد

حالا که این طور شد و دیری نپایید که همشون سولاخ سولاخ شدند .

 

اون قاضیم که خر بودن خودشو ثابت کرد پنج تا ورق را نوشت بدون اینکه بگه حق و حقوق را و بگه بخون و امضا کن فقط گفت ایجا ه9ا را پای برگه امضا کن و اسمت هم بنویس و این کارش عین غلطه و خلاف قانونه .

 

بقیتون هم همین طور من هم صبر می کنم به قاضیشم همون موقع گفتم هر کسی هر غلطی دلش می خواد می کنه یعنی تو قاضی هم هیچ غلطی نمی تونی بکنی .

حالا برید بزینید تو سر و کله هم ببینم آخرش چه طور می شه .

یه مشت دیونه گل هم افتادند دنیا را به چه روزی انداختند .