من آخرین بار که اومدم زیارت تو صف که وایسادم تا نوبتم بشه
وقتی رسیدم دم ضریح دیدم تا یه وجب به سقفش پر پوله و داخلش
هم کثیفه نفر قبلی لباس خریده بود می مالید تا تبرکی بشه .
یه نفر هم بیرون تو حرم آویزون دیوار بود و داشت چکش می زد .
خیلی آدم های هنرمندی بوده و هستند خیلی مناظر و تزیینات
قدیمی و باکلاسی داره خیلی حال کردیم خلاصه .
خیلی قرآن حفظ بودند وخیلی آدم های باسواد و باشعور و
کمالاتی داشت . خیلی ناهار خوری خوبی داشت و فول امکانات
هتل های بزرگ و کوچیک ودستشویی های چند طبقه و ../
یه شهر بین الملیه دیگه همه چی داره .
ضریح
/zarih/
مترادف ضریح: آرامگاه، تربت، حرم، خاکجا، قبر، گور، مدفن، مرقد، مزار، مقبره
برابر پارسی: گور، مغاک، آرامگاه
معنی انگلیسی:
shrine