هیچ هم عشق و عاشقی نبوده است و
داشته حقش را می گرفته .
این حرف ها را از مکتب رمانتیک و ادبیات فرنگی گرفتی و به خورد مردم می دی .
او کسی نبود که آبش با هر کسی در هم آمیزد .
قرار بود بعد از صلح تحمیلی کسی را جانشین تعیین نکند .
و همه چیز سر حکومت بوده است .
همه دعوا ها و خون و خون ریزی ها بر سر حکومت است کسی برای عشقبازی کربلا نمی کند .
این همه جنگ و دعوا و کشت و کشتار را داری با یک کلمه عشق توجیه می کنی .
پس برای آنکه سریعتر به لقاء پروردگارتان در آیید نفوس خود را بکشید اگر راست می گویید
ای نفس مطمئنه که پشت به کعبه کردی تا خونت را در حرم امن الهی نریزند به سوی پروردگارت باز گرد خوش و خرم ...