از در دروازه تو نمی ره

از سوراخ سوزن رد میشه

 

شتر را با بارش بردند تو  به فکر چراغی

 

ببین مردم خنگ تر از اونیه اند که این سخن رانی ها را بفهمند

بیخود خودت را خسته نکن

حتی اگر دو دستی بگیریشون و تکونشون بدی

باز چیزی حالیشون نمیشه منگند

ساعت دو نصف شب وقت گیر آوردی

تازه اگر هم بفهمند کاری نمی تونند بکند

 

قبلا" چند بار مزه اش را چشیدند

البته اونها مردم واقعی نبودند

 

بیشتر از بین خودتون بودند

یکی دومیلیون از فک و فامیلهای خودتان و یه عده ای عوام ناس